روز یکشنبه روز فوقالعاده خستع کننده اي بود ، صبح یکی از بیمارستان ها کارآموزی غدد داشتم و
عصر شیفت کاردانشجوییم بود ، همکارهاي نفهمم کلی تیکه بابت خستگی و بی حالیم بهم انداختن
ولی خب من جوابی ندادم ، اينقدر حرف هاشون رو مخ بود که حتی دلم نمیخواد اينجا بازگو کنم .
چون فردا امتحان عملی داریم و هیچ کدوم هیچی تمرین نکرده بودیم امروز رفتیم دانشگاه تمرین !
فردا صبح هم امتحان داریم ، اين امتحان هم بدیم تموم شه بره . امتحان قرطی بازی با بی مرگی
درباره این سایت