دانلود جديد ترين و بهترين و زيبا ترين و قشنگ ترين رمان هاي ايراني و خارجي و دانلود رمان شفق
دانلود رمان شفق با فرمت هاي pdf apk و دانلود رايگان کامل ترين نسخه هاي رمان شفق و دانلود رايگان
بهترين و جديد ترين و قشنگ ترين و زيبا ترين و باحال ترين و دانلود رمان شفق با فرمت هاي pdf apk
زيبا ترين و جديد ترين رمان هاي سال اخير و دانلود رايگان رمان شفق با فرمت هاي مختلف و دانلود رمان شفق
قشنگ ترين زمان هاي امروزه و دانلود رامان هاي جديد و باحال از نويسنده
قشنگ ترين و باحال و زيبا ترين رمان هاي ايراني با فرمت هاي مختلف و دانلود رمان دژکوب با فرمت هاي pdf و apk
زيبا ترين و کامل ترين نسخه هاي رمان دژکوب و دانلود رايگان رمان هاي ايراني و خورجي و دانلود رمان دژکوب
دانلود رمان دژکوب با فرمت هاي pdf apk و دانلود کامل ترين نسخه هاي رمان دژکوب و دانلود رايگان با لينک مستقيم
بهترين و جديد ترين و کتاب هاي ايراني و خارجي با فرمت هاي مختلف و دانلود رمان دژکوب با فرمت هاي خوب
ادامه مطلب
سلام دوستان عزيز و علاقه مندان به کي پاپ و کي درام و رمان هاي اون ها !در حال حاظر من در حال کامل کردن اولين رمان خود يعني رمان عشق و حقيقت ( لي مين هو و پارک مين يانگ ) هستم .
علاقه مندان مي تونند با مراجعه به وبلاگ کافه وي درام و کي پاپ هم اين رمان و هم رمان هاي ديگر را دنبال کنند .
از اونجايي که اين پست قرار پست ثابت وب مون بشه من اخبار جديد اين رمان را همين جا به روز مي کنم
براي مشاهده کامل رمان اينجا کليک کنيد
براي مشاهده فصل ۱ اينجا کليک کنيد
دانلود رمان همسر کوچک من با فرمت هاي pdf apk و دانلود رايگان کتاب هاي ايراني و خارجي و دانلود رايگان با لينک مستقيم
دانلود رمان هاي جديد و باحال ايراني و خارجي و دانلود رمان همسر کوچک من با فرمت هاي عالي و خوب
قشنگ ترين و باحال ترين و جديد ترين و زيبا ترين و جالب ترين رمان هاي خارجي و ايراني و دانلود رمان همسر کوچک من
دانلود رمان همسر کوچک من با فرمت هاي مختلف و دانلود رايگان رمان جديد همسر کوچک من با لينک مستقيم
بهترين و جديد ترينو زيبا ترين رما
سلام اميدوارم حالتون خوب باشه يه خبر ميخواستم بدم که تقريبا براي من و ترمه جون ( نويسنده رمان عشق نهفته ) مهمهمن و ترمه جان تصميم گرفتيم يه رمان ماکاني رو باهم شروع به نوشتش کنيم و اين رمان ماکاني اصلا عاشقانه نيست و هيچ ربطي به خواننده بودن رهامير نداره پيشنهاد ميدم بخونيد و مطمئنم لذت ميبرين اين رمان اسمش ( افسار زندگي) هستش که با مشارکت مشاور وبلاگمون خانم رضوان نعيمي و به ما کمک ميکنه !!ممنون ميشم اگه طرفداراي رمان من و رمان عشق نهفته ب
يعني کاوه چکار کرده بود؟ چرا همچين بلايي سرش اورده بودن؟! کاوه هر چقدرم در حقم برادري نکرد. اما باز سايه و تکيه گاهي بود که دلم حداقل به بودنش خوش بود. به اينکه اگر روزي، جايي گرفتار شدم لااقل برادرم هست. بلاخره که دستم را ميگيرد. درسته کاوه براي ستايش پدري نکرد اما ستايش دلش به بودن پدرش خوش بود. اما کاوه بد کرد. نه به خانوادش ! بلکه به خودش، به زندگيش، به ايندش. چرا بعضي از ادمها با اينکه ميدونن راه زندگيشون رو اشتباهي رفتن باز به اون راه ادام
دانلود کتاب رمان دختر خراب,دانلود رمان
عاشقانه,دانلود رايگانرمان دختر خراب,دانلود رمان دختر خراب بدون
سانسور,دانلود رمان دختر خراب,دانلود رمان ايراني
خلاصه اي از رمان دختر خراب
نميدونم بايد چي بگم و از کجا شروع کنم اما بهترين کلمه براي شروع بدبختي و بدشانسيه
دو تا بچه بوديم و البته تني هم نبوديم من و برادرم کيوان…….پدرم عرق خور و معتاد و ……هر اشغالي
که نبايد باشه بود و مادر هم از اون بد تر يه زنيکه خيانت کار تمام عيار که وقتي بابام
حديث دوست نگويم مگر به حضرت دوست
دوست ناديده اي در اين صفحه براي بنده نظر گذاشته بود که درمورد مجموعه داستان "تخران" هم چيزي بنويسم.
ضمن تشکر از لطف آن عزيز بايد بگويم از انتشار تخران الآن بيش از 6 سال ميگذرد و اگرچه هنوز قرص و محکم از آن مجموعه داستان دفاع ميکنم اما به نظرم آنچه بايد درموردش گفته ميشد گفته شده و هر کس مايل باشد ميتواند نقد و نظرها را با يک جستجوي ساده بيابد.
حالا بيشتر دوست دارم خبر بدهم که انشاالله در کمتر از يک ماه ديگر قرار
خيلي وقت ها ديگران مي توانند خوب و صميمي زندگي کنند اگر ما حرف اضافه نزنيم!
سه سال از زندگي زوج جوان ميگذرد عمه ميگويد: چطور قابلمه هايت اينقدر زود خش برداشته؟!
شوهر بعدا زنش را توبيخ مي کند که چرا مادرت برايت جهيزيه جنس خوب نخريده؟!
يکي به شوهر مي گويد: چطور اينهمه مدت با اخلاق تند همسرت ساخته اي؟!
شوهر پس از شنيدن اين سوال زنش را تحمل نمي کند و کارش با او به دعوا و مرافعه مي کشد.
به زن مي گويند چقدر شوهرت شب ها دير به خانه مي آيد؟!
زن پاپيچ شوهر
من هم مثل خيلي از شماها کتاب خوندن رو با داستانها و قصهها شروع کردم. بعد آروم آروم کشيده شدم سمت رمانهاي ايراني و خارجي. دوران نوجواني بيشتر به رمانها و داستانهاي فانتزي و علمي تخيلي علاقه داشتم. بعدها گوش به زنگ بودم ببينم کي چه کتابي ميخونه تا من هم اون رو بخونم. توي دانشگاه بيشتر از هرچيزي کتاب شعر و رمان ميخوندم. تا اينکه يه روز به نظرم رسيد چه کار بيهودهاي! چرا به جاي اين همه داستان ماجرايي، نبايد بشينم و يک کتاب علميتر بخون
پيرمرد و درياي ارنست همينگوي در نگاه اول يک رمان ساده است و داستان سادهاي دارد. به قدري ساده که وقتي کتاب را براي اولين بار تمام کردم، چند دقيقهاي ذهنم به اين پرسش مشغول بود که چرا بايد پيرمرد و دريا جايزۀ ادبي نوبل بگيرد؟ چه چيزي در کلمات پيرمرد و دريا جريان دارد که آن را در مقايسه با ديگر رمانهاي همعصرش ممتاز ميکند؟ چرا اين رمان از ديگر رمانهاي همينگوي بايد محبوبتر و معروفتر شود؟
حال که زادروز ارنست همينگوي است و نوشتن از او ب
تعداد صفحات : ۲۷۷
خلاصه اي از داستان رمان:داستان روايتگر زندگي (محسن)، پسري است که به دلايلي از شهر خود دور شده و در شرکتي مشغول به کار است. زندگي محسن در تنهايي و انزوا خلاصه ميشود تا اينکه متوجه رازهاي پي در پي همين زندگي ساده و به ظاهر آرام ميشود.رمان سنتر
ديشب که از خونه مامان با عصبانيت تمام برگشتم و داشتم حساب ميکردم گذاشتن دخترک پيش مامان چه فايده اي ميتونه داشته باشه و هر چي فکر مي کردم به نتيجه اي نميرسيدم و از طرفي فکر ميکردم چطور به شوهر بگم اين قضيه رو وارد خونه شدم که ديدم رو تخته وايت برد دخترک با ماژيک يه متن برامون نوشته به اين مضمون که من و دخترک گل هاي بغ زندگيش هستيم و دوستمون داره و دورمون ميگرده و فلان و آره و اينا
عصبانيت رو دادم پس ذهنم و شادي کل قلب و ذهنم رو پر کرد
ايده ش قر
سحر شده،خواب به چشمم نمي ايد.کتابها دور و برم پخش شده اما من چهار ساعت سرم در يک کانال اجتماعي بوده و يک رمان دنباله دار را بي هدف صفحه زده ام.دوران دبيرستان را سالهاست که پشت سر گذاشته ام.سالهاست که من بزرگ شده ام اما هنوز گرفتار رمان و داستان و زندگي نامه ها هستم.سرم که در کتابي فرو مي رود .بلند شدنم سخت است.نه بي نظمي هال حالم را به هم مي زند و نه اشپزخانه نامرتب.من چهار ساعت به همين نقطه ميخکوب شده ام و کتاب خوانده ام.پيش ترها حال مادر را با کت
دانلود رمان عاشقانه همخونه از مريم رياحي
دانلود رمان عاشقانه همخونه از مريم رياحي
در
اين مطلب از سايت کافي نت ونوس ، رمان عاشقانه ديگري را براي دانلود شما
دوستان قرار داده ايم . رمان همخونه يکي از رمان هاي زيباي عاشقانه نوشته
خانم مريم رياحي است
نام کتاب : همخونه
نويسنده : مريم رياحي
تعداد صفحات : ۲۲۹ صفحه
زبان کتاب : فارسي
موضوع : رمان عاشقانه
نوع فايل : PDF
داستان کوتاه چيست؟ داستان کوتاه حجم خيلي کمي نسبت به رمان دارد در داستان کوتاه نويسنده نبايد به حاشيه پردازي کند. داستان کوتاه شامل داستانک داستان بلند و داستان نيمه بلند است. بحث ما، داستان کوتاه است. داستان کوتاه معمولاً بين ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷ و ۸ صفحه است. داستان کوتاه ممکن است هزار کلمه دو هزار کلمه يا پنج هزار کلمه داشته باشد. داستان کوتاه تنها يک شخصيت قهرمان دارد. يک شخصيت در تمامي حوادث حضور دارد. زندگي يک فرد يا نهايتا سه شخصيت
آخراي ارديبهشت قصد داشتم از بخشندگي بنويسم. اما نه.
خوب شد ننوشتم.
چون شب قدر بود که فهميدم اون مفهومي که من از بخشندگي خوشايند توي ذهنم دارم، خيلي هم خوشايند نيست.
و البته عيد فطر بود که با خوندن بخش هاي ابتدايي رمان "دختري در قطار" مطمئن شدم که بخشندگيِ مدنظرم خيلي جالب نيست.
حالا ارتباط محتواي اون رمان با بخشندگي در چيه، توضيحش آسون نيست. خيلي جزئيه!
ولي بالاخره يه روزي مي نويسمش!
اين روزا لابلاي کاراي فرهنگيان و نيم نگاهي که به پايان نام
خواهرم چندين سال است که عروس همداني هاست. براي کاري بدون همسر آمده بود تهران و قرار بود تا آخر هفته مهمان خانه ي پدري باشد. کار اداري اش که زودتر از موعد تمام شد تصميم به برگشت گرفت و به همسرش خبر نداد تا سورپرايزش کند. همان روز هم شوهر خواهر تصميم ميگيرد بي آنکه به خواهر بگويد تهران بيايد و آخر هفته در کنار هم باشند به صفا و خوشي
خواهر رفت رسيد همدان و شوهر خواهر وقتي رسيد تهران فهميد که چه شده است. بنده خدا عرق تنش خشک نشده دوباره برگشت همد
رمان نويسان، خود محصول دوره و زمانه و جامعهاي هستند که در آن زندگي ميکنند.» اين گفته روشن ميکند که با تغييرات جامعه، رمان نيز تغيير ميکند و شکل تازهاي به خود ميگيرد.
کارلوس فوئنتس در آغاز مقالهي سروانتس و نقد خواندن ميگويد:
اگر از من بپرسند عصر جديد از چه زماني آغاز شد، ميگويم از آن زماني که دن کيشوت لامانچا در سال 1605 ميلادي دهکدهي خود را ترک گفت، به ميان دنيا رفت و کشف کرد که دنيا به آنچه او دربارهاش خوانده، شباهتي ندارد.
ب
دانلود رمان عاشقانه حباب رنگي pdf + رايگان
دانلود رمان عاشقانه حباب رنگي
دانلود رمان: حباب رنگي
نوشته: الف_صاد
ژانر: #عاشقانه#اجتماعي
تعداد صفحات کتاب: پي دي اف 255
براي دانلود رايگان روي لينک زير کليک کنيد
http://venusnet.ir/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%b9%d8%a7%d8%b4%d9%82%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%ad%d8%a8%d8%a7%d8%a8-%d8%b1%d9%86%da%af%db%8c/
دانلود رايگان نمونه سوالات راهنمايي و رانندگي 98 pdf, مهم ترين و پر تکرار ترين
تعداد صفحات : 620
خلاصه رمان :
داستان درباره دختري به اسم هلنا هستش که بعد از تحويل مادرش به اسايشگاه پسر صاحب خونه از خونش ي ميکنه و با گفتن خبر ي به صاحب خونه , صاحب خونه اونو ميندازه بيرون و تا اينکه با اشنا شدن با يک خانم….
رمان سنتر
تعداد صفحات : 304
خلاصه رمان :
داستان در مورد زندگي شميمه.دختري که پدر و مادرش واز دست داده و اش زندگي ميکنه. سختي هاي زندگي از يه طرف و سخت گيري هاي خاله اش هم از يه طرف ديگه باعث ميشه که شميم از اون خونه فراري بشه.ولي دست تقدير سرنوشت ديگه اي روبراش رقم زده.زندگي ميخواد روي خوبش و بهش نشون بده. روزگار اون و سر راه خانوم بزرگ قرار ميده کسي که خونه اش قراره براي شميم تبديل به يه کلبه امن بشه و سرنوشتش طور ديگه اي رقم بخوره
پايان
تعداد صفحات : 468
خلاصه رمان :
دختري به اسمِ الناز از خانواده اي معمولي با دغدغه هايِ يک زندگيه عاديدختر شيطون …سرِ يک دنده بودن، در يک بازيه کودکانه راهي رو انتخاب
ميکنه که توش علامت سوال زياد هست….
رمان سنتر
با خودم عهد کرده بودم که براي هر کتابي که ميخوانم مفصل بنويسم تا اين طوري مجبور باشم دقيقتر بخوانم. اين مطلب نشاني از عهدشکنيست. شايد پاري اوقات مجبور به اين کار شوم. و اما بعد؛
پاييز؛ نوشتهٔ الي اسميث
اولين رمان جدي بعد از برگزيت که از اولين مجموعه از چهارگانهٔ فصلهاي سال اين نويسنده است (به گمانم دو فصل ديگر هم منتشر شدهاند). رمان شاعرانه با جريان سيال خيال است. گاهي کلمات طنين دارند و آهنگين هستند (چيزي مانند سجع). يکي از نکات جالب د
بسم اللّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيْم
احساسات شوهر
همسرم از لحاظ احساسي بسيار خاص است اعتمادي به عشق ندارد، به ابراز احساسات و عواطف علاقه ندارد و مي گويد به اين مزخرفات احتياجي نيست، هرگاه از احساساتش صحبت مي کنيم همه چيز را به مسخره مي گيرد
اين جملات گلايه رايج خيلي از خانم هاست، آن ها هميشه شکايت مي کنند که با مردي بياحساس زندگي مي کنند که هيچ درکي از ابراز عشق و محبت ندارد؛ اما چاره چيست؟
بايد با چنين مردي چگونه رفتاري داشت آيا مي توان ا
تعداد صفحات : 828
خلاصه رمان :
اگر تمايل به خوندن اين رمان داريد،جلد اول رو از همين سايت مي تونيد دانلود کنيد وبخونيد با همين اسم "پاورقي زندگي" جلد اول رو حتما بخونيد چون نصف داستان توي جلد اول اتفاق مي افته .در جلد اول خونديد که پسري در اثر تصادف بينايي خود را از دست مي دهد بعد از گذشت دو سال خانواده اش تصميم مي گيرند براي او همسري انتخاب کنند.
داستان به سمتي کشيده مي شود که دختري به اسم مريم سر راه او قرار مي گيرد و باقي ماجرا.
در جل
تعداد صفحات : ۳۳۴
خلاصه اي از داستان رمان:
بوفالو، نيويورک: آبشارهاي رعدآسا، تيم هاي ورزشي بزرگ و… لرد خونآشام خائني که به آرامي عقلش را ازدست مي دهد.راجموند گرگر يک خونآشام و ارباب بي چون و چراي نيويورک سيتي است. او مطيع هيچکس به جز ارباب خود نيست. کريستوف، لرد خونآشام تمام شمال شرقي آمريکا است و پايگاهش در بوفالو و نيويورک سيتي است. او خونآشامي پير است… خيلي پير. فهميدنش آسان است چون به آرامي درحال از دست د
نام کتاب: کلت طلايي
نويسنده: SILVERSEA HORSE
ژانر: پليسي، عاشقانه
ناشر: رمانسرا
تعداد صفحات: 271
خلاصهي داستان:
داستان در مورد دختري به اسم يگانه است که به اجبار، به راه خلاف کشيده شده و به يک قاتل تبديل ميشه و حالا ميخواد انتقام بگيره و…
فرمت قابل دانلود: پي دي اف و اندرويد
دانلود رمان کلت طلايي با فرمت پي دي اف
دانلود رمان کلت طلايي با فرمت اندرويد
توضيحات:
۱- کاربر عزيز، براي دانلود کافي است بر روي لينک هر فرمت کليک نماييد.
۲- براي باز کردن
دستش را روي دهانم گذاشت و گفت: -تورو خدا ديگه نگو. من مقصرم. ميدونم. اعتراف کردم. حالام حاضرم هرجوربخواي تنبيه بشم تا جبران بشه. از پشت پرده اشک به چشمانش خيره شدم و بعد خنديدم و گفتم: -تنبيه؟؟؟ هر چي که بگم؟ -آره. قسم ميخورم قبول کنم. -تنبيهت اينه که از حالا تا دنيا آمدن بچه ديگه حق نداري تنها سفر بري. - اي به چشم. اصلا هر جا خواستم برم اول ازت اجازه ميگيرم .خوبه قربونت برم؟؟؟ -حالاشد پايان اميدوارم از خواندن اين رمان لذت برده باشيد.مو
نامزد کرد و وقت حلقه دست کردن و اين ادا و اصولا من نبودم.کجا بودم؟
رفته بودم دنبال شوهر، ماشين نداشت و آوردمش خونه مامانم
بهتر که نبودم ، بيشتر شبيه مهمون ب نظر ميرسيدم اينطوري !!
از همه شون هم خوشم نمياد مخصوصا مامانش و داداشش و آبجيش :)))) سر مهريه بدجور ازشون بدم اومد.
شوهر وقت برگشت به خونه گفت دلم ميخواد برا تو و دخترمون طلا بخرم گفتم باز ديدي يکي برا زنش طلا خريد جو گير شدي؟؟؟؟
آخه کسي ک تا حالا برا زنش يه شاخه گل نخريده طلا مياد بخره؟!!:))))
ول
دارم به اين فکر ميکنم چقدر کار خوبي کردم که به حرف خواهرم گوش دادم و کتاب ملت عشق رو خوندم. گاهي اوقات خيلي با الا همزاد پنداري ميکنم. چقدر شبيه اين زن بودم! و چقدر نصيحت ها و حرفهاي شمس به من تلنگر زدند. چه خوب که بعضي از نويسنده ها همچين رمان هاي اموزنده و تکان دهنده اي مينويسند. يک جوري که فکر ميکني اين رمان فقط براي اينکه تو متحول بشي نوشته شده! گاهي اوقات بعضي از قانون هاي شمس چنان منو تو فکر فرو ميبرد که واقعا زمان رو فراموش ميکردم. وقتي دا
صبح
ساعت 5قديم: به آهستگي از خواب بيدار ميشود. نماز ميخواند و سپس به لانه
مرغها ميرود تاتخم مرغها را جمع کندجديد: مثل خرچنگ به رختخواب سبيده و خر و
پف ميکند.صبح ساعت 6 قديم: شير گاو را دوشيده است ، چاي را دم کرده است ،
سفره صبحانه را باعشق و علاقه انداخته و با مهرباني مشغول بوسيدن صورت آقاي
شوهر است تا از خواب بيدار شود.جديد: بازهم خوابيده است
صبح ساعت 7 قديم: مشغول مشايعت آقاي شوهر است که
از در خانه بيرون مي رود و هزار تا دعا و صلوات براي سلا
محسن مشکلات خانوادگي فراواني داشت مداوم دربيمارستان ميخوابيدومستقيم به داروهاي اعتيادآوروصل ميشد.وقتي کسي به اوسرنميزدپروانه تنهافردي بود که سمتش ميرفت.پروانه فردي داراي نفوذمالي بوداين نفوذمالي رابواسطه رمان هاي محسن دربازارزيرزميني رمان بدست آورده بود براي محسن مهم اين بود که به فردي تکيه کند که اگربگويدنروآن فردنرودوپروانه اين خصوصيت را داشت ازهرلحاظ پروانه و محسن به يکديگرتاابدالدهرميآمدندچون هردوزيرقسم و سوگندي که يادکرده ب
هرمان هسه آلماني را بسيار پسنديدم .عجيب و غريب انگار شخص خود من است! انقدر انگار شخص خود من است که احساس مي کنم دندانهاي پيشين فک پائينش هم مثل مال من به جرمگيري احتياج دارد!
هيجان انگيز ترين چيزي که دميان دارد مي گويد اين است که در تو کسي هست که از همه چيز تو خبر دارد و ريز و درشت خطاهايي که از تو سر مي زند از اراده او نشات مي گيرد و او سعيش را مي کند که تو را به شکل منحصر به خود شخص خود تو به راهي ببرد که دلش مي خواهد. به راهي که نهايتا کل زندگي ت
تحقيق حقوق زن و شوهر در اسلامحقوق زن و شوهر در اسلام ؛ تحقيقي آموزشي است که مناسب پروژه و تحقيق دروس عمومي معارف اسلامي و انديشه اسلامي و اخلاق و آيين زندگي و تاريخ اسلام است و براي دانلود در 26 صفحه تهيه شده است
مشخصات فايل
تعداد صفحات
26
حجم
0 کيلوبايت
فرمت فايل اصلي
docx
دسته بندي
فقه و حقوق اسلامي
توضيحات کامل
تحقيق حقوق زن و شوهر در اسلام
حقوق زن و شوهر در اسلام ؛ تحقيقي آموزشي است که مناسب پروژه و تحقيق دروس عمومي معارف اسلامي و انديشه
به دختران خود ياد دهيدقبل از ازدواج به آرزوهايشان برسند،مردان غول چراغ جادويي علاءالدين نيستند برتراند راسل
**
آقا به خانمش ميگه: من خيلي بهت لطف کردم که بدون اينکه چهرتو ببينم باهات ازدواج کردم! خانمه ميگه: ببين من چقدر بهت لطف کردم که چهرتو ديدمو باهات ازدواج کردم!! خب برادر من نکن اين کارو !!! با زبون اين خانما نميشه درافتاد
** مرده زنگ ميزنه خونه، ميگه عزيزم من بعداز ظهر با دوستم ميام خونه… زنش ميگه خونه ريختو پاشه مرده:ميدونم ز
بالاخره کتاب صد سال تنهايي رو تموم کردم . با
اينکه چند فصل اول زياد جذاب نبود چون بيشتر درگير يادگيري اسامي شدم ولي به مرور
داستان جذاب شد . خب همونجور پشت جلد نوشته شده سرگذشت 6 نسل از خانواده بوئنديا
هست که محکوم به تنهايي هستن و جالبي داستان اينجا بود که سرگذشت اجداد براي نوه
ها هم تکرار ميشد . تو اين رمان علاوه بر مسائل روزمره خانواده بوئنديا به مسائل
سياسي نيز پرداخته شده و نبرد بين حزب آزاديخواه و حزب محافظه کار و همچنين مبارزه
کارگرا
تا حدي دشوار مينمايد در مورد نويسندهاي که مناو»يش مرا به رمانخواني ترغيب کرد، و سياهٔ صدتايي رمان فارسياش مرا به جهان کلاسيک رمان غربي آشنا کرد، و نشتنشا» و سرلوحهها»يش مرا علاقهمند به مقالات فارسي کرد، تند و تيز نوشت. اگر بخواهم در مورد ر ه ش» صادقانه و خلاصه بگويم همين کافي است که تمام غلطهاي سادهٔ داستاننويسي را به سادگي ميشود در اين رمان پيدا کرد. مثلاً چه؟ زني که شبيه مردها حرف ميزند (احتمالاً موي فرفري دارد،
بالاخره امتحاناي ترم چهارمم از يازدهمه تموم شده بالاخره يه تابستون ديگه اومد و اين تابستونم اول آخر تکرار ناپذير ميشه برا خودش با همه ي خوبي ها و بدياش از بيستم دوره ي خودکاويم شروع ميشه و سرم يکم گرم ميشه طبق معمول از بيکاري خسته شدم و اطرافيانم متعجب مامان امروز ميگف دختر تو کلا يه هفته تايم استراحت داري ولي همونم نميتوني تحمل کني راس ميگه روز مرگي اذيتم ميکنه اونم نه يکم خيلي خيلي زياد دلم تنوع ميخواد دلم تجربه هاي جديد ميخواد و چال
تعداد صفحات : 1000
خلاصه رمان :
يک داستان عاشقانه است با تم ورزشي …ماجراي يه آدم که که مثه بقيه آدم ها دنبال آرزوهاشه …اما اينبار مشکلاتي سر راهش قرار گرفته که به خواست تنها ربطي نداره … اينبار بحثه بودنه … بحث اثبات کردن … بايد بگه “هســــــــــتم” تا بقيه هم بشنون و بدونن…پايان خوش
“راوي اول شخص و دختر هست”
رمان سنتر
پرسشنامه سازگاري زن و شوهرپرسشنامه سازگاري زن و شوهر
مشخصات فايل
تعداد صفحات
5
حجم
0 کيلوبايت
فرمت فايل اصلي
doc
دسته بندي
علوم انساني
توضيحات کامل
پرسشنامه سازگاري زن و شوهر
اين مقياس يک ابزار 32 سوالي براي ارزيابي کيفيت رابطه شويي از نظر زن و شوهر يا هر دو نفري است که با هم زندگي ميکنند. اينابزار براي چند هدف ساخته شده است. مي توان با بدست آوردن کل نمرات، از اين ابزار براي اندازه گيري رضايت کلي در يک رابطه صميمانه استفاده کرد. اين مقيا
زني وفات کرده و تک دخترش را با برادرانش تنها گذاشته است.من روزهاست که به عمق تنهايي ان دختر فکر ميکنم.وضع او و خودم را مقايسه مي کنم.در حقيقت سالهاست که به اين موضوع فكر ميکنم.اگر من زودتر از مادرم نميرم بعد از او تنهاي تنها ميشوم.مردها و پسرها نمي توانند جاي خالي مادر،خواهر و دختر را پر کنند.اين خلا بخواهم يا نخواهم باعث سقوطم ميشود.گاه با خود مي گويم کاش من هم پسر بودم يا اصلا به دنيا نمي امدم که چنين زجر بکشم.چند سال پيش به پرسه پيرزن همسايه
زن و مرد همراه خانواده مرد به سفري رفته اند . هر کدام از مسير جداگانه اي به مقصد رسيده اند . سفر کاري است و زحمت آور. براي بازگشت هم به ناچار همسفران بايد از هم جدا شوند ماشين گنجايش همه را ندارد. زن که از تنهايي سفر کردن به دور از ونگ و وونگ بچه ها خيلي لذت مي برد فداکارانه داوطلب مي شود که خودش برگردد تا مرد بتواند مادر و خواهرش را هم علاوه بر بچه هاي خودش به مقصد برساند. قرار مي شود که مرد وقتي مسافرهايش را پياده کرد بيايد توي ترمينال و زنش را هم
صفحۀ ۳۳۹ بودم، ۱۱ صفحه بيشتر نمونده بود کتاب تموم بشه که وسطهاي صفحه از حس طعم يه رمان خوب ايراني مطمئن شدم. سبک و روايت و راوي و شخصيتپردازي و زمکان و بيان و کلي اصلاحات ادبي ديگه رو ميتونم پشتسرهم زنجير کنم و براي هرکدوم يه صفت بذارم؛ اما بهجاي همهچي ميگم اگه دنبال يه رمان خوب ايراني هستيد سمفوني مردگان نوشتۀ عباس معروفي رو بخونيد.تيرگيهاي داستان چندبرابر روشنيهاشه و نويسنده هيچ رحمي به شخصيتهاي بينواش نکرده، هيچ رحم
همين الان داداشم اومد يه جعبه دستش بود، بازش کرد پر از چيزاي دخترونه! گفت به کسي نگو ولي دارم برا خانومم از الان کادو جمع ميکنم ! اول قند تو دلم آب شد! بعد با خودم گفتم بابا مسخره تو به فکر نتايج کنکورت باش! بعد ديدم به اون دختره حسوديم شد بابا :/ داداش خودمه اصلا!
زهرا جان سلام
پنج شنبه صبح 20 ارديبهشت 97 فرداي خاکسپاريت بود که پسر خاله مجبور بود براي امتحانش به تهران برگردد. براي همين سحر حرکت کردند.
عرفان مي گفت:
"تا صبح 3 بار خواب زهرا را ديدم. هر بار خانه شوهر خاله مامان بوديم. جمعيت زيادي دور تا دور خانه بودند و زهرا را تشويق مي کردند. پيرمردي جدي دست زهرا را گرفته بود و زهرا هم با حالتي از غرور سرش را براي جمعيت تکان مي داد. زهرا طوري مي خنديد که دندانهايش ديده مي شد. هر بار که خوابيدم و بيدار شدم اين خوا
تعداد صفحات : 775
خلاصه رمان :
گاهي قسم مي خوري به خاطر مردمت از جون مايه بزاري و گاهي توسط همين مردم قضاوت مي شي ،قضاوتي که درد داره و کمر خم مي کنه از مرداني که داغ هاي زيادي تو سينه دارن به خاطر همين قسم ،قسمي که زندگي رو زير و رو خواهد کرد و بي رحمانه به اخرين داشته هات چنگ خواهد زد
اين قصه، قصه دو مرده که زندگيشون گره خورده به گروهي که خلاف هاشون رگ غيرت مردان شهر و شادابي جوونه هاي سرزمين رو هدف گرفته
دومرد با دوديدگاه متفاوت که
بتلفيلد ۵ يک بازي ويدئويي در سبک تيراندازي اول شخص است که توسط استوديوي دايس وابسته به الکترونيک آرتز ساخته و توسط الکترونيک آرتس در ۲۰ نوامبر ۲۰۱۸ براي پلتفرمهاي پلياستيشن ۴، مايکروسافت ويندوز و اکسباکس وان منتشر شد.رمان سنتر
سلام
امروز ميخوايم اطلاعات مفيد حقوقي را در اختيار شما قرار دهيم . اميدواريم اين مطالب براي شما مفيد باشد .
اطلاعات مهم حقوقي
سايت هاي مفيد
اطلاعاتي در مورد ازدواج
سهم زن از ارث شوهر
ارث شوهر و سايتي در مورد ان
سهم زن از ارث شوهر چگونه است
سهم الارث زن چگونه است
اطلاعات خروج از کشور
ممنوع الخروجي متهم از کشور
سايتي در مورد ممنوع الخروجي
وضعيت خروج متهم از کشور
لغو ممنوع الخروجي متهم وسايتي در مورد ان
جلوگيري از خروج متهم و اطلاعات در مورد
هفته گذشته را با هانريش بل( نان سالهاي جواني) و گراهام گرين(سفرهايم جان،باخت پنهان) به سر آورده بودم. گراهام گرين آدم را به سفر مي برد در زمان.سفري با نور کم و اطلاعاتي کمي بيشتر.سفري دور و دراز تنها به شيدايي اين پرسش که عشق چيست و کيست و ظالمان در زمين
سفر بود اما گرسنگي روحيه من کاملا برطرف نمي شد.
اين هفته با عجله اي که داشتم نمي توانستم يک نويسنده جديد را امتحان کنم.محافظه کارانه سيندخت علي محمد افغاني را انتخاب کردم و با خود
دعا و طلسم فوري و مجرب رام كردن شوهر
طلسم رام كردن شوهر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
شَهِدَ
اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا
الْعِلْمِ قَائِما بِالْقِسْطِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
إِنَّ
الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ أَنَا الْعَبْدُ
الضَّعِيفُ الْمُذْنِبُ الْعَاصِي الْمُحْتَاجُ الْحَقِيرُ أَشْهَدُ
لِمُنْعِمِي وَ
خَالِقِي وَ رَازِقِي وَ مُكْرِمِي كَمَ
شانزده سال by منيژه آرمين
My rating: 3 of 5 stars
شخصيت هاي اين رمان اگرچه شخصيت هاي دو رمان قبلي آرمين يعني "شب و قلندر" و شباويز هستند اما براي ارتباط برقرار کردن با اين اثر نيازي نيست ااما آن دو رمان را خوانده باشيد.خب نويسنده در پرداخت شخصيت هايي که از رمان هاي قبلي آورده کمي مسامحه کرده اما چيز زيادي را از دست نخواهيد داد "احمدشاه گريه مي کرد و از آغوش مادر جدا نمي شد. محمدحسن ميرزا تقريبا فراموش شده بود و اين فراموش شدگي را همواره به ياد داشت. وداع
فقط دلم ميخواد اين چند روز يه نفر اسم اين نويسنده رو جلوم بياره؛ الآن چند روزه درگير ويرايش يه رمان ششصد صفحهاي از ايشون هستم که ورژن امريکايي رمانهاي کاربرهاي نودوهشتياست؛ يعني همونقدر مزخرف.
حالا اينش به من ربطي نداره؛ ولي کتاب مزبور استراحت، آرامش و سه تا ديدار دوستانه رو از بنده گرفته.
قبلا گفته بودم سرعت ويرايشم پايينه، خدا رو شکر خيلي خيلي بهتر شده؛ ولي براي اين کار هنوز زمانم کمه، احتمالا امشب و فردا شب خواب ندارم.
اين چند روز
تعداد صفحات : 21
خلاصه داستان :
ديروزش را فرياد زدم شايد يادش بيايد ، ولي رفت و ديروز و امروز و فردا را با هم از ياد برد
او به اغما رفت که شايد بازگردد ، من جايي ميان عشق و باور معلق ماندم شايد بيايد و ببخشد دستهاي ترديدم را
رمان سنتر
علي رغم توصيه اکيد پزشک به خودش و شوهرش، شوهر اجازه نده داروهاشو بخوره. باردار شه و بچه دنيا بياد و هي اصرار کنه که بايد پزشکش رو ببينه و باز هم اجازه نده. بچه هفت روزه شه و چاقويي که قراره باهاش براي بچه قربوني شه، مستقيم بره تو قلب شوهر و بيمار بستري و بدحال و اقدام به خودکشي و بد حال و معتاد و بچه پيش خونواده شوهر و محروم از ديدن مادر و پدر هم زيرِ خاک
بعدا نوشت: امير ميگه تو برو دِيْلي بذار. ميترسه ازش حس ميکنم. صورت سردي داره و هيچ احساسي ندا
درسته که اولاي مهرو داشتيم اسباب کشي ميکرديمو بعدشم تقريبا تا آخراي مهر دانشجو بودم،ولي حس ميکنم از اونوقت تا الآنمو يکم به بطالت گذروندم!
تا تقريبا آذر ماه شک داشتم که ميخوام دوباره کنکور بدم يا نه و اين شک تقريبا داشت منو ديوانه ميکرد!
تا بالاخره تصميممو گرفتمو خواستم که دانشجو بشم.
جالبه اوايلش مصمم بودم که ميخوام کنکور بدمو براي همينم خودداري شديدي ميکردم از خوندن کتاباي جديد.
اصلا کتابامو گذاشته بودم توي کارتون و کمد که چشمم بهشون نيف
يکشنبه ساعت دو بعد از ظهر چهار سال زندگي و خاطره بعلاوه يه تيکه از قلبم رو جا گذاشتمجا گذاشتم و برگشتم به همون نقطه اي که تو هيجده سالگي داشتم.حالا من همون دختر پيش دانشگاهيم که داداشش بهش گف اگر دانشگاه قبول نشي سرنوشتت اينه که تهش شوهر کني!اين بار سختتر.خيلي سختتر.من ديگه نه هيجده سالمه و نه اونقدر بي تجربه ام.
پيشگفتار.
اين رمان صرفابراساس تخيل ميباشدواحتمال اينکه دراين بازه زماني رخ بدهدغيرممکن هست.تحليلگران براين باورهستنداين اتفاق درآينده اي دوررخ ميدهد.تمامي شخصيت هاوخصلت هاي اخلاقي افرادبرپايه تخيل نويسنده نوشته شده است.بااحترام به مخاطبان ازهرگونه کپي برداري ازسايت رمان ويژه بپرهيزيد.
صبح شده بيدارشونورابيدارشونورا!!!
نوراچشمان آبي خودرابازکردوبه حال خميازه کشيدن گفت عح من نميخواهم مهدکودک بروم.اونجاخاله فاطمه وخا
تاحالا برايتان اتفاق افتاده شخصيتي از يک داستان انقدر خوب در ذهنتان مانده باشد که اگر کسي را شبيه او بينيد بگوييد:((چقدر شبيه فلاني است:؟!))خانم هاويشام يکي از اين شخصيت هاست که سال هاي سال است در ذهن افراد زيادي در سراسر دنيا مانده و ادم ها هر وقت يک خانم بد اخلاق و لاغر و غرغر و مي بينند که مدام به دنبال انتقام گرفتن است مي گويند((شبيه خانم هاويشام است!))اين شخصيت را چار ديکنز حدود 150 سال قبل در رمان((ارزو هاي بزرگ))خلق کرد اما انقدر خوب و واقعي
پست فطرت و اشغال يعني آدمي که وقتي ميبينه يه زن قصد طلاق داره و ميخواد از شوهر معتاد و بي عرضه و کثافتش طلاق بگيره و راحت بشه ، ميگه حتما زن کسي رو زير سر داره.
احمق و بيشعور يعني کسيکه وقتي يه مرد با انواع همخواب ميشه، فقط رد هرزه خطاب ميکنه و مرد رو مبرا از هر گناهي ميدونه
خدايا آدمات چرا اينقد حال منو بهم ميزنن هوووم؟
خلاصه رمان معلول:
سارا دبير درس الهيات و فلسفه در يکي از دبيرستان هاي مذهبي واتيکان است او ۳ سال است که وارد اين حرفه شده و کلاس هايش به شدت جذاب و پر مخاطب است تا اينکه در اواسط سال تحصيلي شاگردي جديد به جمع دانش آموزان او مي پيوندد شاگردي با نام مارگاريتا ، او فلج است و حتي نمي تواند صحبت کند خانواده ي او مي گويند او در ۱۰ سالگي زماني که در اتاقش تنها بود خود را از ساختمان پايين انداخته و به اين روز افتاده است ، مارگاريتا با اينکه فلج است اما
رسيدم خونه ديدم رفتند دسته جمعي يعني آبجي خانم سميه و شوهر ش و مامان خانم رفتند حجامت برگشتني پيتزا متري خريده بودن من يه چند تيکه شو بيشتر نتونستم بخورم حالم بد شد اون نشسته بودن سر سفره و من روي مبل قشنگ روبروم به سر روي خونه !!! احساس تهوع بهم دست داد . اومدم توي اتاقم پاي لب تاپ سرخودم گرم کنم . تا حالام بد نشه
رايجترين اشتباهات زن و شوهرها
ارتباط بين يک زن و شوهر، يک باره و ناگهاني به کشمکش و شکست نميرسد بلکه رفتارهاي نامناسب، دقت نداشتن روي گفتمان، بي مهارتي و بسياري موارد ديگر در روابط زوج ها وجود دارد که رفته رفته و در گذر زمان، روي هم تلنبار ميشود و ممکن است کار را به جاهاي باريک بکشاند. در مطلب امروز و در دو بخش جداگانه، به رايجترين اشتباهات مردان و رايجترين اشتباهات ن در زندگي هاي مشترک امروزي ميپردازيم که اعصاب همسران را معمو
سلام دوستان عزيز!قسمت اول رمان "عشق ابدي وليعهد"
درضمن بگم من زير15سال دارم و اين رمان رو در حد سنم مينويسم.
پ.ن:بخاطر کيفيت بعضي از تصاوير پوزش ميخوام چون تو نت پيدا نکردم مجبور شدم اسکرين بگيرم
در گذشته ي دور
امپراطوري بر سرزمين باگجه حکومت مي کرد.پسر امپراطور 23سال سن داشت اما تا به حال
به کسي علاقمند نشده بود و هيچ وقت قصد ازدواج نکرده بود تا اينکه . . . .
ادامه مطلب
دعاي خاص آشتي ميان زن و شوهر
براي صلح و آشتي بين زن و شوهر بايد دعاي ذکر شده رو در ساعت سعد و با داشتن اذن استاد بنويسيد و در اتاق زير جسم سنگين قرار دهيد ميتوانيد در زير تخت خواب و يا فرش بدور از ناپاکي و نجاست قرار دهيد بهتر است در اتاق خواب باشد.بسم العرش والکبريا طسوم طسوم سوم سوم علوم علوم کلوم کلوم حيوم حيوم قيوم قيوم قيوم ديوم سبحان من بذکره تطمئن القلوب اطمئن قلب فلان زاييده شکم فلانه(شخصي که قهر کرده) بمحبه فلان زاييده شکم فلانه ( شخصي
ديديد يه وقتايي با خوردن اتفاقي بادام تلخ چه حالي به آدم دست ميده؟ ميخواي يه چيزي بخوري که زودتر اون طعم از بين بره، اما جرئتش رو نداري که دوباره بادام برداري؛ براي من قضيۀ قهوهي سرد آقاي نويسنده همينطور بود. الآن نه ميتونم برم سراغ يه رمان ايراني، نه ميتونم اين طعم تلخ رو تحمل کنم.
دربارۀ داستان بگم؛ رمانتيک لوس، جنايي آبکي، روايت متوسط، شخصيتپردازي افتضاح و معماي بيمزهاي که آخرش طرح شده بود؛ حتي غلط رايج هم داشت: همزاد پن
786
دوستي بين زن و شوهر
از بين رفتن دشمني و ايجاد دوستي بين زن و شوهر و نامزد و معشوق
اگر
در زندگي مشترک بين شما و همسرتون دچار مشکل شده ايد و بين شما سردي و
دشمني بوجود آمده است و اينکه بين دو شخص که همديگر را براي ازدواج
ميخواهند و بين آنها دوستي و مهر و محبت از بين رفته و مهر و محبت در قلب
آنها کم شده است و تمايل دارند اين دوست داشتن برگردد و در کنار همديگر با
مهر و محبت باشند و زندگي سعادتمندي داشته يا شروع کنند بايد دعاي ذکر شده
در ادامه ر
بالاخره
بعد مدتها ، هفته پيش کتاب کوري رو تموم کردم و ميخوام برداشتم از اين رمان رو با
شما دوستان اشتراک بذارم .
اولين چيزي که تو اين رمان جلب توجه ميکنه اين هستش که هيچ کدوم از شخصيت ها اسمي ندارن و فقط با عناويني نظير دکتر ، زن دکتر ، پسرک لوچ و . سر و کار داريم بر خلاف رمان صد سال تنهايي که پر از اسامي مختلف بود و باعث گيج شدن خواننده ميشد تو اين رمان با وجود اينکه عناوين زياد هستن اما باعث گيج شدن خواننده نميشه . همونجور که در مقدمه کتاب هم گف
مشکلات مردها، به چيزهايي مثل نژاد، پول و شغل برميگرده؛ اما مشکل اصلي زن ها
فقط حول يه موضوع مي گرده:
آن ها (زن) به دنيا آمده اند.
اوريانا فالاچي
_____________________________________________
حالِ اين روزهام؟ بد، بدون هيچ دلخوشي.
چرا بايد دختر به دنيا بيام؟ چرا تو اين کشور؟ چرا تو اين زمان؟
تو اين کشور يه دختر، يه زن هر چقدر هم مستقل باشه و تلاش کنه بازم جزو املاک شخصي مردها حساب ميشه.
تا وقتي بچ
خانم نعيمي به عنوان مشاور وب بنده هستش و افتخار مصاحبه با من رو داده اميدوارم لذت ببريد من به عنوان مشاور شما سوالاتي رو ميخواستم بپرسم تا همه طرفدارا ازتون اطلاعات کافي داشته باشند وبتونند به راحتي به سايت شما اطمينان کنند !بله حتما در خدمتماول از همه لطفا خودتونو معرفي کنيدخب من رايا هستم 14 سالمه متولد 84 ماکاني ام علاقه خاصي به موسيقي هنر هاي نمايشي و کتاب دارم و خودمم ديگه معلومه در حد توان دست به قلم دارم و اهل تهرانمآيا رمان ديگه اي غ
کاش هر چه زودتر برن از اينجا، راحت بشم ازشون ، راحت بشم از اين آدماي عهد قجري و احمق .
گلي به خودت قول بده روزي که قرار شد برن ، حتي واسه خداحافظي هم نري.
اين بند عاطفي رو پاره کن بنداز دور داري خفه ميشي . حالم ازشون بهم ميخوره
از اون دختراي فاميلي هم که زود و توي سن کم نامزد ميکنن چندشم ميشه و حالم بهم ميخوره چون يک مشت احمق و بيشعورن که کل هنرشون شوهر کردن و باعث ميشن پدر و مادر بي فرهنگ ما هي اونا رو بکوبن تو سرمون. حالم از همشون بهم ميخوره عو
دعا براي عزيز شدن پيش خانواده شوهر
طلسم شوهر
جادو کردن همسر و لعن پيامبر (صلي الله عليه وآله)!!
أقبَلَتِ
امرَأةٌ إلى رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله فقالَت : يا رسولَ اللّه ِ
، إنَّ لي زَوجا و لَهُ عَلَيَّ غِلظَةٌ ، و إنّي صَنَعتُ بهِ شَيئا
لأِعطِفَهُ عَلَيَّ ! فقالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : اُفٍّ
لَكِ : كَدَّرتِ دِينَكِ ! لَعَنَتكِ الملائكةُ الأخيارُ ، لَعَنَتكِ
الملائكةُ الأخيارُ ، لَعَنَتكِ المَلائكةُ الأخيارُ ، لَعَن
احساس خوشبختي در خانواده بر اساس يک رابطۀ اعتقادي و رفتاريِ متقابل شکل مي گيرد. يعني اگر مرد و زن تفاهم داشته باشند و در هدف زندگي تزاحم نداشته باشند، ميدان مسابقه اي براي آنها گشوده مي شود به وسعت يک عمر زندگي که در اين ميدان، هر يک از زوجين تلاش ميکند نسبت به ديگري پيشتاز تر باشد و ميدان خدمت را براي ديگري تسهيل کند.
با اين نگاه، زن و شوهر هردو به سمت هدف پيش مي روند تا خود را به نقطۀ مطلوب برسانند. ميکوشند تا رنج هاي زندگي را به گنج هاي بن
وقتي بچه بودم شوهر خاله ام که بهش مي گيم دايي براي من و خواهرم دوتا عروسک کادو گرفته بود؛عروسک من بزرگ بود با موهاي طلايي و لباس توري صورتي.حتي با عروسکهاي الان مقايسه اش مي کنم هم واقعا چيز تکي بود.يادمه همه بچه ها عاشقش بودند و کلي اصرار مي کردند تا باهاش بازي کنند.گم شد يا شايد يدنش.هنوز که هنوز مثل يه چيز تموم نشده توي ذهنم هست.
امروز يکي از بچه ها يه عروسک با خودش آورده بود که يه لباس توري کرم رنگ تنش بود اون که ديدم ياد عروسک خودم افتادم
درس اخلاقي اي که در آخر کتاب اسدلله به پسر ميده رو دوست داشتم. ولي خب کتاب فوقالعاده مثبت هيجده (!) بود. طنز و اصطلاحات قشنگش براي بيان کلمات خجالتآور رو دوست داشتم، ولي اغراقش در روابط به نظر من خيلي زياد بود D: يعني همه انگار فقط اسمي زن و شوهر بودن. در پشت پرده همه با هم بودن. ولي خب کتاب طنز بود و عمداً خواسته بود اغراق کنه.
با اينکه زياد بود ولي خيلي سريع خونده ميشه جاذبهي بالايي داره.
خوندينش؟ نظر شما چيه؟
توي جمع هايي که خواسته ناخواسته الان باهاشون درگيرم( دانشگاه، فاميل، يه عدهي متفاوتي از دوستا، فاميلاي دور) ، هي ميگن کاش يکي بياد از اين وضع نجاتمون بده ( اين وضع: وضعِ مسخره ي نيتي از استاد، وضعِ تعصب بيخود شوهر، وضعِ کنترل ببش از اندازه ي والدين و .)
اون لامصبي که شرايط رو تغيير ميده، خودتي. اون لامصب تويي که جاي يه کاري کردن، داري غر ميزني حاليته؟ نه جداً حاليته؟ تويي
متاسفم، تو به خودت نياز داري
اگه در حال خوندن کتاب جين اير هستين يا قصد دارين که بخونينش، اين سطور پايين رو نخونين.
من از اول حق رو به سنتجان ريورز دادم که با وجود عشق تند و تيزش به روزامند، اون رو به همسري انتخاب نکنه. قبل از اينکه نويسنده با زبان جين اير بگه که چرا.
شيفتهي سنتجان شدم با اون قدرتش در مهار تمنيات.
با اون بينشش که کاملا شفاف به خودش فهمونده بود که روزامند به زودي براش تبديل به عروسک کسلکنندهاي ميشه.
و به نظرم شارلوت برونته نخواسته بود که پازل رو کام
يکي از اشکالات جامعه ما نگاه کاريکاتوري به مقوله دين و احکام شرعي است. گاهي برخي مسلمات ديني ناديده گرفته ميشود و برخي مسائل فرعي چنان پررنگ ميشوند که گويي جزو اصول دين هستند.
از جمله آن مواردي که عليرغم گستردگي ابتلاء، حتي بسياري از متدينين و متشرعين ما هم نميدانند، وجوب زندگي مشترک زوجين پس از طلاق و در دوران عده است. زن جز در موارد ضروري نبايد از خانه مشترک خارج شود و شوهر نيز جز در حالتي که زن مرتکب مبيّنه شود حق ندارد زن را از خ
786
دوستي بين زن و شوهر
از بين رفتن دشمني و ايجاد دوستي بين زن و شوهر و نامزد و معشوق
اگر در زندگي مشترک بين شما و همسرتون دچار مشکل شده ايد و بين شما سردي و دشمني بوجود آمده است و اينکه بين دو شخص که همديگر را براي ازدواج ميخواهند و بين آنها دوستي و مهر و محبت از بين رفته و مهر و محبت در قلب آنها کم شده است و تمايل دارند اين دوست داشتن برگردد و در کنار همديگر با مهر و محبت باشند و زندگي سعادتمندي داشته يا شروع کنند بايد دعاي ذکر شده در ادامه را ب
786
دوستي بين زن و شوهر
از بين رفتن دشمني و ايجاد دوستي بين زن و شوهر و نامزد و معشوق
اگر در زندگي مشترک بين شما و همسرتون دچار مشکل شده ايد و بين شما سردي و دشمني بوجود آمده است و اينکه بين دو شخص که همديگر را براي ازدواج ميخواهند و بين آنها دوستي و مهر و محبت از بين رفته و مهر و محبت در قلب آنها کم شده است و تمايل دارند اين دوست داشتن برگردد و در کنار همديگر با مهر و محبت باشند و زندگي سعادتمندي داشته يا شروع کنند بايد دعاي ذکر شده در ادامه را ب
حضرت امام جعفر صادق عليه السلام:
شوهر در رابطه خود با همسرش از سه چيز بي نياز نيست: سازگاري با او تا به
اين وسيله سازگاري و محبت و عشق او را به خود جلب کند، و خوش خويي با او و
دلبري از او با آراستن خود براي وي و فراهم آوردن امکانات رفاهي او.
مشاوره جنسي تلفني از آن چيزهايي است که اين روزها خيلي به کار ميآيد. رابطه جنسي در زندگي زن و شوهر از اهميت بسيار بالايي برخوردار است و باعث صميميت و نزديکي بيشتر زوجها ميشود. ميدانيم که بسياري از طلاقها تنها به خاطر عدم رضايت از رابطه جنسي رخ ميدهد. اين درحالي است که در اکثر موارد ميتوان تنها با چند جلسه مشاوره تلفني مشکلات شويي را برطرف کرد. عدم موفقيت در روابط جنسي سبب دلسردي و از بين رفتن محبت اوليه بين زن
زير پست يه پيج با نويسنده ش بحثم شد
اسم پيج chera raha khonbas هست .
در آخر متهم شدم به توجيه خيانت ، بي غيرتي و فمينيست بودن
خب اگه ميدونستم ادامه رمان اين پيج تهش منجر ميشه ب اينکه نويسنده زن دوم بشه عمرا اگه ميخوندم
خدايا هيچ وقت من را در چنين شرايط قرار نده
البته مطابق گفته هاي نويسنده مجبور به ازدواج دوم شده ولي باز دلبريش براي شوهرش و عشقش برام قابل هضم نبود کلا اعصابم خرد شد
آخرش بلاکش کردم
و اينکه ناراحتم تو جامعه اي زندگي مي کنم که زن دو
آقاي گرجي پورگفت وا دختر بهت ياد ندادن با عمت اينطور صحبت نکني بي تربيت؟
دردونه که از تعجب دهانش باز مونده بود گفت بابا چي گفتي؟الان؟
آقاي گرجي پور نازي اومد وگفت خجالت بکش بابا تو صدا ميکني؟
دردونه گفت :واي خاک بر سرشديم مامان بابا از دست رفت .وبلند داد زد مـــــــــــــــــــــــامــــــــــــــــــــــــان؟
شادي خانم از تو آشپز خونه در حالي که ترسيده بود باعجله اومد گفت :
هان چيه ترسيدم دختر اين چه طرز صدا کردن قلبم اومد لوز
بعد مدت ها امروز رفتم انجمن، با يه کادو براي استاد، مسئول انجمن مي گه شيريني ازدواجت رو آوردي؟ يه مدته نيستي نکنه ازدواج کردي.
رفتم وسايل الويه بخرم، ميگم کالباس بده، يه دونه کالباس بزرگ بهم داده مي گه بزار توي فريزر، بعدا دوتايي با هم مي خوريد، راستي نگفته بهت ذرتم بخر؟!
مي گم داداش گرفتي مارو ها، من مجردم.
رفتم يه جا مصاحبه، طرف گفت سختت نيست با خانومت بياي تهران زندگي کني؟ گفتم من که تو رزومه نوشتم مجردم.
ميگم نکنه ما شوهر کرديم خودمون
دور هم نشستيم و داريم از قديم حرف ميزنيم، از بچگيمون. ميگم من بهشکل عجيبي براي بزرگ شدن عجله داشتم، براي مدرسه رفتن، براي هجدهسالگي به بعد و جالب اينه که الآن هم اصلاً دلم نميخواد به گذشته برگردم و هنوز هم براي آينده يهکَمَکي شوقوذوق دارم؛ تنها دلتنگيام براي عزيزاني هستش که از دستشون دادم.
ناشناختهها بهخاطر ناشناخته بودنشون جذابن و بهنظرم همينه که من رو به آينده علاقهمند ميکنه. خب مطمئناً زندگي من طوري نيست که هر
خواهرم! اتاق تنهايي شوهر خود را ميشناسيد؟ هنگامي که شريک زندگيتان از شما فاصله ميگيرد به چه فکر ميکنيد؟ برادرم! آيا ميدانيد همسر شما چگونه به شما امتياز ميدهد؟ آيا ميدانيد که شريک زندگي شما نياز به سخن گفتن دارد؟ وقتي همسر شما در حالت يأس قرار مي گيرد چه ميکنيد؟
برادرم ، اگر ميبيني که زندگيات ديگر صفاي روزهاي اول را ندارد براي اين است که خودت از گل زندگيات غفلت کردي! آيا ميخواهي جبران گذشته را بکني و دوباره زندگيات
روزي که دوباره وبلاگم را راه انداختم براي انتخاب اسم مردد بودم. بين اسم قبلي وبلاگم و اسمهايي که هميشه براي وبلاگ دوست داشتم و از ميان همه آبلوموف انتخاب شد که هيچوقت به آن فکر نکردهبودم.آن روزها رمان آبلوموف را ميخواندم و در هر بخشش خودم را حس ميکردم، پر بودم از حس همدردي با آبلوموف، حس نفرت از خودم، حس نياز به تغيير، حس گم شدن. در نهايت به جاي تغيير، رمان را کنار گذاشتم و با اسم آبلوموف نوشتم و نفرتم از آبلوموف درونم بيشتر شد. همين!هرب
رونمايي از ترجمه انگليسي ۵ کتاب ايراني در لندنپنج کتاب ايراني که در سال جاري به زبان انگليسي ترجمه شده است، همزمان با نمايشگاه کتاب لندن در انگلستان رونمايي ميشود. ۲۱ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۲ فرهنگي ادبيات و نشر نظرات رونمايي از ترجمه انگليسي 5 کتاب ايراني در لندنافشين شحنهتبار، مدير انتشارات شمع و مه، در گفتوگو با خبرنگار فرهنگي باشگاه خبرنگاران پويا، از برنامه اين انتشارات براي حضور در نمايشگاه کتاب لندن خبر داد و
از کجا کتاب بخريم؟
اين روزها بازار خريد کتاب داغ داغ است. خيلي از دانشجويان و دانشآموزان دنبال کتاب درسي و دانشگاهي هستند و برخي از آنها نيز علاقهمندان خريد کتاب دست دو که نسخه نو آنها در بازار نيست يا سالهاست چاپ نميشود.
برخي نيز به دنبال خريد کتاب داستان يا رمان هستند تا بتوانند در اين شبهاي طولاني پاييزي وقت خود را صرف مطالعه و خواندن رمان يا همان کتاب داستان کنند.
در اين ميان خريد کتابهاي الکترونيکي هم رو
1. ديدي يه وقتهايي انقدر درگير يه اتفاق هستي که باقي زندگي ميره تو حاشيه؟ مثلاً کارهايي که بايد براي شرکت يا برگزاري يه جشن انجام بدي انقدر جنبههاي مختلف زندگيات رو تحتالشعاع قرار داده که از روزمرگي درميآي و ممکنه کنارش چند تا کار مهم هم درست انجام نشه يا فراموش بشه. دارم دربارۀ اون حس خلائي حرف ميزنم که بعد از تموم شدن يه جشن يا مراسم تجربه ميکنم؛ شايد همهچي خيلي هم خوب يا حتي دلپذير پيش رفته باشهها؛ اما بعدش يه خب اين هم گذ
به نام دوست
نميدانم چرا اهالي فرهنگ و سايت هاي ادبي کتاب هايي براي مطالعه در ايام عيد معرفي ميکنند؟ از خودم تا حالا دو سه بار نظر خواسته اند و من هم چند کتابي معرفي کرده ام اما چيزي که براي خودم اثبات شده اين است که ميزان مطالعه م در ايام عيد به شدت پايين مي آيد! يا مهمان داريم يا مهماني هستيم يا بايد در کنار اعضاي خانواده حواسمان را بدهيم به برنامه هاي درپيتي تلويزيون!
حالا محض اين که دلمان از عزاداري اين روزهاي تعطيل نابود کننده بيرون بيايد
صورتهاي خندان، خندههاي بزرگ، خندههاي بزرگِ مصنوعي، محبتهاي الکي، صورتهاي بزک کردهي ساختگي، بينيهاي ساختگي، گونههاي ساختگي، ابروهاي ساختگي، لبهاي ساختگي، عضلات ساختگي، زيباييهاي ساختگي، سر تا پاي ساختگي. زيباييهاي پودري مصنوعي.
بدم نميآمد مثل مهماني باغ زعفرانيهي رمان شب يک شب دوي بهمن فُرسي يک بازي اعدام راه بيندازم تا کثافتي که پشت چهرهي بزک کرده و لبخندهاي اغراق آميزشان پنهان شده بود آشکار شود.
بدم نميآمد آخ
وقتي کودک و نوجوان! بودم يک سري کتابهاي داستاني بود که دنبال ميکردم و حتما ميخواندم. مخصوصا وقتي وارد دنياي يک سري کتابها ميشدم،خيلي سخت ميتوانستم از صميميت و گرماي آن کتابها بيرون بيايم. براي اينکه باز هم آن صميمت و گرما را تجربه کنم باز هم ميرفتم و ادامهي آن کتابها و سريهاي بعديشان را ميخواندم. البته اگر بخواهم دقيقتر بگويم، نه فقط صميميت، بلکه تجربهي احساس تلاش براي به دست آوردن چيزي مهم و اثرگذار، اخلاق، ص
نگران نباش سوزي اصلا نگران نباش مارگارت به فکرماهست هميشه به فکرماهست.اين سخن جوزف که معلوليت بينايي شنوايي داشت به خواهرش سوزي بود.
هردومعلوليت رواني ناتواني در نه گفتن داشتندوقادربه حرکت نبودند.هوابسيارسردبود.پدرآنهابه هيچ عنوان مسئوليت پذيرنبودوتمام خرج آنهارامارگارت بادرامدناشي از پس اندازخوددربانک وسودآن و همچنين نوشتن رمان هاي مرتبط بافقروسرمايه گذاري وسياست هاي کثيف اقتصادي وغيره ميپرداخت.مارگارت اهل گدايي نبود.تنها به است
امان از اين نخوابيدن هاي الکي . داره حالم از خودم بهم ميخوره برنامم به هم ريخته از همينجا ميگم از فردا به اين وضع مسخره خاتمه ميدم ديگه واقعا حالم از خودم بهم ميخوره اونم بخاطر اين بيدار بودنا و صبح خوابيدن . درضمن بيدار موندنم کلا پوچ شده و هيچ کاره مفيدي نميکنم فقط pes بازي ميکنم رواني شدم از اين وضع . از فردا کلا خوابمو تنظيم ميکنم ميرم سراغ برنامه هام و به اين وضع تخماتيک خاتمه ميدم . رمان کوري هم چند روز پيش بدستم رسيده بايد شروع کنم . ح
مباني نظري طلاق ( از پايان دادن به زندگي شويي به وسيله زن و شوهر)مباني نظري طلاق( از پايان دادن به زندگي شويي به وسيله ي زن و شوهر)
مشخصات فايل
تعداد صفحات
15
حجم
0 کيلوبايت
فرمت فايل اصلي
docx
دسته بندي
علوم انساني
توضيحات کامل
مباني نظري طلاق ( از پايان دادن به زندگي شويي به وسيله زن و شوهر)
توضيحات: 15صفحه فارسي (word)
با رفرنس دهي کامل فارسي و
رمان ديزالو از آندرومدا
نام کتاب: ديزالو
نويسنده: آندرومدا
ژانر: عاشقانه، اجتماعي
ناشر: رمانسرا
تعداد صفحات: 566
خلاصهي داستان:
ماهورا زند گريمور مطرح سينما، قرباني يک سوءظن غلط ساختگي ميشود…
سناريوي تلخ و ناجوانمردانهاي که الوند رستگار، استار سينما برايش چيده…
توضيحات:
۱- کاربر عزيز، براي دانلود کافي است بر روي لينک هر فرمت کليک نماييد.
۲- براي باز کردن فرمت پيدياف از برنامهي ادوب ريدر استفاده نماييد.
۳- فايلهاي رمان
محمود دولت آبادي با وجود آنکه اين روزها به عنوان يک چهره ادبي شناخته ميشود، اما فعاليت هنري خود را از تئاتر آغاز کرد، او که متولد ۱۰ مرداد سال ۱۳۱۹ بود، در سال ۱۳۳۸ به تهران آمد و سال بعد در تئاتر پارس مشغول کار شد. از آغاز دهه چهل در کلاسهاي نمايش آناهيتا شرکت کرد و به بازيگري تئاتر رو آورد و آرام آرام نوشتن را هم به صورت موازي آغاز کرد. او در دههٔ چهل در نمايشنامههايي از برتولت برشت و بهرام بيضايي و اکبر رادي نقش بازي کرد.
کليدر» معروف
هجده تير نود و هشت ! به سلامتي بيست سال گذشت! بيست سال ديگر هم بايد بگذرد تا معلوم شود زير سينک آشپزخانه نظام چه سوسکهايي لانه کرده بودند! يا شايد لانه کرده اند هنوز هم!
وقتي سال شصت و هشت امام را تشييع مي کردند جمعيت داد مي زد که علي رغم هشت سال جنگ و آوارگي و گاها گرسنگي علي رغم هزاران ترور علي رغم همه ويراني ها از کرده خود در انقلاب پنجاه و هفت پشيمان نيست
اما امروز! امروز بيست دقيقه اي برجام را تصويب مي کند با هر اي دست مي دهد زير با
1) Sina Derakhshande - Sarsari ( سينا درخشنده - سرسري )
2) Sina Derakhshande - Havaye Eshgh ( سينا درخشنده - هواي عشق )
3) Sina Derakhshande - Hese Ghashang ( سينا درخشنده - حس قشنگ )
4) Sina Derakhshande - Deldar - Remix ( سينا درخشنده - دلدار - ريميکس )
5) Sina Derakhshande - Bem Mikhandi ( سينا درخشنده - بم ميخندي )
6) Sina Derakhshande - Ye Nafar ( سينا درخشنده - يه نفر )
7دانلود رمان
نام کتاب: ديزالو
نويسنده: آندرومدا
ژانر: عاشقانه، اجتماعي
ناشر: رمانسرا
تعداد صفحات: 566
خلاصهي داستان:
ماهورا زند گريمور مطرح سينما، قرباني يک سوءظن غلط ساختگي ميشود…
سناريوي تلخ و ناجوانمردانهاي که الوند رستگار، استار سينما برايش چيده…
فرمت قابل دانلود رمان: پي دي اف و اندرويد
دانلود رمان ديزالو با فرمت پي دي اف
دانلود رمان ديزالو با فرمت اندرويد
توضيحات:
۱- کاربر عزيز، براي دانلود کافي است بر روي لينک هر فرمت کليک نماييد.
_خاااااانوووم!+بعلهههههه؟
_نميترسي تنهاااااييي سوار شددددييييي؟
+ديگه کاااارم از تررررس گذشته!
.
اين مکالمه ديشب من با دو تا خانوم بود سوار تله سيژ.چالي دره مشهد!
حالا اين که تله سيژ واقعا ترسناک بود يا نه .محل بحثه اما.يه چيز به وضوح مشخصه .اون اينکه وقتي زن داداشت زل ميزنه تو چشمت که دفعه بعد که خواستيم بيايم مشهد سعي کن شوهر کرده باشي که بابا رو از مامان جدا نکني .!و عددمون فرد نباشه .و تو علت فردي اعضاي خونواده نباشي .!صداي شکستن دلت
نمي دونم از چه بنويسم ولي دوست دارم بنويسم.
يکي از خبراي خوب اينکه ديشب جشن فارق التحصيليم رو گرفتم تمام اعضاي خانواده پدرم رو دعوت کرديم به صرف شام و شيريني تمام مراسم هم توي حياط بود .
طي اين جشن بعد از ده سال از فوت مادربزرگم عمه ام هم کينه ده سالش از من رو کنار گذاشته بود و با يک جعبه شکلات همراه عروس و پسرش اومد.
و اينکه يکي برادر شوهر دختر دوست پدرم از يک شهر ديگه اجازه گرفتن بيان خونمون براي آشنايي که بعد مثلا اون اقا و من با هم صحبت کنيم خ
به استناد سايت مشاوره حقوق خانواده دينا فسخ نکاح به علت بيماري عنن در زوج صرفا در شرايطي امکان پذير است که زن به دادگاه مراجعه نموده و دادخواست فسخ نکاح به دليل عنن زوج را تقديم نمايد . پس از آن ، دادگاه به درخواست زن مبني بر فسخ نکاح به دليل عنن رسيدگي کرده و در صورت احراز ناتواني جنسي يا عنن در شوهر ، حکم مبني بر فسخ نکاح صادر خواهد کرد . در چنين شرايطي ممکن است که شوهر به پزشکي قانوني ارجاع شود تا اين موضوع براي دادگاه محرز شود . براي مشاهد
درباره این سایت