من از تو بی خبرم؛
این همه انتظار آورده من است برای تو
یا تو برای من؟
تو از من بی خبری؛
این همه پیر شدن را من بیشتر رفته ام
یا تو.
ما از انتظار بی خبریم؛
انتظار فعل است یا زمان؟
با ما می گذرد
با ما می ماند
هرچند برای کسی مهم نیست
اما با ما خواهد مرد؟
تمام تنم درد میکندنه از بیماری نه از مشت و لگدنه از بغضنه از تلقین نگرش مثبت برای زندگی زیباترتمام تنم درد میکندتمام تنم کوفته استتمام تنم از انتظار کوفته شدهاز این انتظار هر روز صبح برای باز شدن بال هایمبال هایی ک سالهاست قصابی ساطور به دست قطعه قطعشان کردهو من میدانم که دوباره خواهند روییدو این انتظار آخرین دیوار نازک و شکننده بین من و مرگ است
در دلم انتظار گشایشی است
از جنس انتظاری که دخترک توی گور برای رسول آخرامان میکشید
دخترک نه نفسش گرمتر از خاک سرد است
و نه عقل انتظار دارد
فقط میخواهد زندگی کند
و عاشق شود
و زندگی کند
و عاشق باشد
در دلم انتظار گشایشی است
همینقدر معصوم
همانقدر تاریک
هزار سال منتظر یه اتفاق خوب باش ، عمرا اگه اتفاق بیفته!بعد اتفاق هایی که اصلا احتمالش رو نمیدی بیفته ، چنان طوری از اون بالا میوفته رو مَلاجِت که دیگه نمیتونی راه بری.
یه توصیه برادرانه می کنم بهتون.جزئی از جامعه منتظر نباشید.هیچ کس قرار نیست بیاد . قرار نیست یکی بیاد و زندگی ما رو گل و بلبل کنه و با انتظار هیچ چیز درست نمیشه.در مواقع سختی ، یکی از راه های تسکین روح ، پناه آوردن به واژه انتظار هست ولی انتظار مثل ماده مخدر میمونه و جز توهم و تب
{اهمیت و چرایی دعا برای ظهور - شماره 30}
نشانه انتظار
در باب فضیلت انتظار و ثواب منتظر همین بس که حضرت سجاد در دعای عرفه بر منتظران درود فرستاده و برای آنان دعا کرده است.
امام رضا(ع) نیز فرموده اند: چقدر خوب است صبر و انتظار فرج؛ آیا نشنیده ای فرموده ی خدای عزوجل را که: "فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ " سوره اعراف،٧١
دعا کردن برای تعجیل در فرج، نشانه انتظار است که در بسیاری از روایات به آن دستور داده شده است.
(مکیال المکار
هیچی بدتر از انتظار نیست . نه انتظار برای آدمی که رفته و نمیدونی که برمیگرده یا نه . این انتظاری که من امروز دارم با چشمای خیس مینویسم ازش فرق داره . انتظارِ اینکه یکی با چهارپایه پلاستیکی بیاد خونه تا بتونی بعد از ۴ روز بری حموم ، انتظار برای اینکه یکی بیاد دستتو بگیره تا بتونی بلند شی و این و مثانه پر رو برسونی به توالت فرنگی تا تخلیه شه و از شر دل درد رها بشی ، اینکه یکی غذای بینمک بیاره بذاره جلوت و آب خورش هم کم باشه و منتظر بمونی تا یکی نم
از قیام تا انتقام.
مهدی ادامه حسین است و انتظار» ادامه عاشورا و برآمده از آن. مهدی، فرزند حسین است و فرهنگ انتظار» برآمده از فرهنگ عاشورا» و انتظار حسینِ دیگری را کشیدن.
این دو پیوندی دیرین و مستحکم با یکدیگر دارند. یکی پشتوانه فرهنگی و زمینه ساز، برای دیگری است و یکی رمز حیات شیعه» است و دیگری رمز بقای آن». یکی رمز قیام و به پا خاستن شیعه» است و دیگری عامل حفظ و استمرار آن»
مهدی» وارث عاشورا است همچنان که حسین» علیه السلام وارث پ
سفرمان از مریان یکی از ییلاقات تالش شروع میشد و به دران یکی دیگر از ییلاقات تالش ختم میشد. سفر جالبی بود از این نظر که انتظار سرمای به این شدت را نداشتم، انتظار شب را تا صبح از ترس حمله گرگ بیدار ماندن و حواس خودمان را با منچ بازی کردن، پرت کردن نداشتم. انتظار آن دو قطره اشکی که شب در راه طی مسیر ریختم را نداشتم؛ اما هربار همیین غافلگیری ها برایم جذاب است و باعث میشود بیشتر و بیشتر به این سبک سفر کردن ادامه دهم. ساکت تر از قبل شده ام، در بحث های گ
اجرای یک دستور تنها یکبار
برنامهریزی یک دستور در یک دقیقه بعد
at now + 1 min
برنامهریزی یک دستور در روز بعد در زمان اکنون
at tomorrow
نکته:باید برای خروج ctrl+d رابفشرید
نکته:دستورات در شل بنام sh اجرا خواهند شدیعنیbin/sh/مشاهده تمام کارهای موجود در صف انتظار
atq
حذف یک کار موجود در صف انتظار برحسب شماره آن
atrm 3
هرکجا مینگرم خاطره هایی از توست خط به خط این کتاب دستنویسی از توست بوی این شهرغریب بویی از وجود توست رنگ این دیوار ها رنگی از بودن توست دور نیستی ولی چشم در انتظار توست عطر این قلب نشان از بودن توست رد عشق را در دلم میبینم ، ردپای نفس آرام توست لبخند این لب خسته ، تورا میخواهد ، حتی خنده ی این لب هم از آن توست 12 KHOR 17.38
نیکتا ناصرداسنها و متنهای نویسنده ی ۱۲ ساله نیکتا ناصر
وقتی خسته ام و داغان ، و از یک بیرونِ پر هیاهو به آرامش خانه پناه می آورم ، با لبخند گرمی مواجه می شوم که ارزشش وصف ناشدنی است . یک نفر هست که در کنارش می توانم غصه هایم را فراموش کنم . اما گاهی غصه ها هردویمان را احاطه کرده است و سنگِ صبور بودن تبدیل می شود به یک دورِ باطل . یک نفر باید از خودگذشتگی کند و این دور باطل را بشکند .دیر وقت بود که به خانه رسیدم . همه خواب بودند . جز یک نفر که به انتظار نشسته بود . نه به انتظار یک لبخند ، یک محبت و یا یک آغوش
آرزویم سربلندی تمام کودکانی است که به من سپرده می شوند.تلاش می کنم که بتوانم از همه ی استعدادها و توانایی های آنان نهایت استفاده را بکنم.در خم یک کوچه نمانم. به فرزندانم بال و پر بدهم. آن ها را پرواز دهم واجازه ندهم که آن ها بمانند و بمانند.
کوله بارم را پر میکنم از توکل بر خدا چشمانم را لبریز میکنم از امید به فردادستانم را پر میکنم از انرژی های فراوان در انتظار صدای خنده های بچه ها می نشینم در انتظار مهردر انتظار مهربانی
انتظار نوشت:
حکایت من و تو حکایت عجیبیست
حکایت شوریدگى ،بیقرارى ، انتظار و آشوب دیدنت و ندیدنت؛ بى آنکه حتى یک بار دیده باشمت.
غُصِه عالم در دلم تلنبار میشود؛ باز هم چشمانى به راه مانده،خواب میرود در امتداد شب
و فردا دوباره غم نبودنت و بى تابى دلم که روز به روز بیشتر میشود
.
درد عالم در من فریاد میکشد وقتى باید کنارم باشى و هم هستى و هم نیستـــــى
.
نگذار به نبودنت عادت کنم، من با تو این آشوب را دوست دارم، من با تو این طوفان را دوست دارم
به انتظار نبودی ز انتظار چه دانی؟
تو بیقراری دلهای بیقرار، چه دانی؟
نه عاشقی که بسوزی، نه بیدلی که بسازی
تو مست باده ى نازی، از این دو کار، چه دانی؟
تو چون شکوفه ى خندان و من چو ابر بهاران
تو از گریستن ابر نوبهار چه دانی؟
چو روزگار بکام تو لحظه لحظه گذشته
ز نامرادی عشاق روزگار چه دانی؟
درون سینه نهانت کنم زدیده ى مردم
تو قدر این صدف ای دُرّ شاهوار، چه دانی؟
تو سربلند غروری و من خمیده قد از غم
ز بید این چمن ای سرو باوقار چه دانی؟
تو خود عنان کش عق
می دانی در انتظار یک تیک دوم ماندن، چگونه هر روز روحت را خرد می کند؟سال ها گذشته.
می دانی، من دل همه ی بعد از تو ها را شکستم :):
بعد از تو، اندک کسانی هستند که پایم ماندند.
و تو می دانی که من هنوز هم در حال شکست قلبشان هستم؟!
این است که عذابم می دهد.
یک بار تو قلب مرا شکستی و یک بار من قلبش را شکستم و قلب خودم هم شکست.!
گویا قربانی فقط منم که دلم دو بار شکست.
شکستی و شکست، شکستم و شکست! :)
اصلا کاش این دل لعنتی همیشه شکسته بماند تا شاید روزی، خاک بشود
قاصدک امروز هم آمد.اما مثل همیشه.
قاصدک هم از چشم در انتظار بودن من با خبر است.
قاصدک میداند هر روز عصر ها همان عصر های دلگیر تا هنگام غروب خورشید کنار پنجره می ایستم در انتظار خبری از تو .
قاصدک هم میداند که انتظار برای تو بیهوده است .
قاصدک هم عادت کرده به نیامدن تو.
قاصدک هم از اینکه خبری از تو برای من ندارد شرمنده است.
.
.
.
این شبها زیر نور ماه می ایستم و تجسم میکنم دیدار دوباره مان را زیر نور همین ماه.زیر همین آسمان پر از ستاره.
چه زی
میز غذاخوری را گذاشته بودند گوشه ی سالن، صندلی های آن را هم در کنار مبل های تشریفاتی و مبل های راحتی، یکی یکی در کنار هم دیگر دورتا دور سالن پذیرایی چیده بودند. درست شبیه اتاق انتظار درمانگاه ها یا سالن انتظار دفاتر کاریابی که افراد یا روی آنها مشغول فرم پر کردن هستند یا کلافه و عصبی فرمهای تکمیل شده شان را در دست گرفته اند تا صدایشان بزنند و وارد اتاق مصاحبه بشوند.
ادامه مطلب
حدود ۴۰ سال پیش زنی با مانتوی قرمز هر روز در میدان فردوسی تهران به انتظار معشوقی که هرگز ندیده بود مینشست .اما آن پسر هرگز بر سر قرار حاضر نشد . زن به مدت سی سال فقط به انتظار نشست و با کسیهم سخنی نگفت .
داستانی واقعی که حمیرا بر اساسش ترانه ی شهر تهرون رو خوندقشنگ بود نه؟ من استوریش کردم اینستا اما مثل اینکه الان یک احساس بدی دارم. بیان احساسات اون هم در یک محیط مسمومی به اسم اینستاگرام و قضاوت های بی اساسی که امکان داره بر من ایراد بشه و تما
صدای غرش رعد و آواي خوش باران حواسش را پرت می کند. عینک را از روی چشمان دریایی اش بر میدارد و از پشت میز بلند می شود.
دو دل است که پشت پنجره به تماشا بنشیند یا به تراس برود و لمسش کند؟
تصمیمش را می گیرد،حقِ این باران نه با تماشا ادا می شود نه با لمس.حقِ این باران تنها با یکی شدن ، ادا می شود.
سرسری لباسی می پوشد و شالی بر سر میندازد و دوان دوان به سمت آسانسور می رود.
بالاخره انتظار به پایان رسید، با ذوق به سمت خیابان پرواز می کند.
دستانش را باز می ک
{منجی در ادیان - شماره 34}
موج شور و التهاب انتظار موعود در یهود
. اگر تأخیر نماید
باز منتظرش باش.
در عهد عتیق آمده :
اگرچه تاخیر نماید، برایش منتظر باش، زیرا که البته خواهد آمد و درنگ نخواهد کرد. بلکه همه ی امت ها را نزد خود جمع می کند و تمامی قوم ها را برای خویشتن فراهم می آورد.»
(کتاب حبقوق نبی، ف۲، آ ۳-۵ / اوخواهدآمد، مهدی پور، ص۱۲۲)
عکس نوشته در ادامه مطلب
ادامه مطلب
انتظاری که زندگی رو مختل نکنه و تمام جوانب کارها و افکارت رو تحت شعاع قرار نده انتظار نیست!
در این شش سال لحظاتی هست که هنوز برام تکراری نشده هرچند که دهها بار تکرار شده، لحظاتی که کاملا قابل پیشبینی هستند و هر بار ناب بودنشون رو تا اعماق وجودم حس میکنم. لحظات خداحافظی و لحظات دیدار!
لحظهی خداحافظیای که سنگینی دلتنگی رو به جان میخرم، لحظهای که همه و همه پنهانش میکنند تا ضعیف نشم تا بتونم ادامه بدم، لحظهای که فقط آرمین و صداقت
گفتم : کبوترِ بوسه
گفتی : پَر
گفتم : گنجشکِ آن همه آسودگی
گفتی : پَر
گفتم : پروانه پرسه های بی پایان
گفتی : پَر
گفتم : التماسِ علاقه،
بیتابیِ ترانه،
بیداریِ بی حساب
نگاهم کردی
نه انگشتت از زمینِ زندگی ام بلند شد،
نه واژه پر» از بامِ لبانِ تو پر کشید
سکوت کردی که چشمه ی شبنم،
از شنزارِ انتظار من بجوشد
عاشقم کردی ! همبازیِ ناماندگارِ این همه گریه
و آخرین نگاه تو،
هنوز در درگاهِ گریه های من ایستاده است
حالا بدونِ تو
رو به روی آینه می ایستم
م
من اگه پسر بودم و به کسی پیشنهاد ازدواج داده بودم و منتظر گرفتن جواب بودم، تا بخواد جواب بهم بده، دیوانه شده و سر به کوه و بیابون گذاشته بودم =)
در مدت انتظار، انواع و اقسام افکار به ذهن آدم هجوم میاره.
_ خیلی خوب عمل کردم به نظرم. حتما همه چی اوکی میشه.
_ واااای من چرا اینجوری کردم؟ چرا اینو نوشتم؟ چرا اینو گفتم؟ ریجکت صددرصده!
_ خدایا یعنی چند نفر دیگه مثل منن؟ اصلا شاید تنها باشم ها؟ اینجوری ممکنه تنها گزینه خودم باشم.
_ من مطمئنم همین امسال که م
آمدهام بنشینم به حساب و کتاب. آمدهام تا یکبار هم که شده، با خود روراست بوده باشم.
من کِی از لقمهی آمادهای گذشتهام که حالا توقع گوشهٔ چشمی دارم؟ من کِی از راستی خودداری نکردهام که حالا توقع سربلندی میبرم؟ من کِی با فرازی به غرور نرسیدهام که حالا توقع ناامیدنشدن از نشیب را دارم؟ من کِی فتح خیبر کردهام که حالا منتظر دژهای استوار قلبم باشم؟ من کِی صبر داشتهام که توقع عفو دارم؟ من کِی استوار ماندهام که حالا انتظار سبکباری دارم
چرا به میم بسنده نمیکنم؟ چرا میخوام دوسم داشته باشه و عاشق و شیفته و دلباختهام باشه؟ جز اینه که کمبود دارم! زورم به اینه که به من میگه همش هورمونه و به خودش میرسه و اون دختره عشقی وجود داره. چه عشقی چه کشکی؟ آخه ح مهربونه و من مهربونیش رو دوست دارم و اون چیزیه که میخوام، مگه میم مهربون نیست؟ مگه دوست نداره؟ چرا ازش دور میشی؟ ح هم حق داره وقتی میبینه تو کسی رو داری که میبوستت چه انتظاری داری آخه؟ باید رها شی رها کن تا رها شی، یاد بگ
ساعت کوکی
کوچک خیلی چشم انتظار رمضان بود تا چشمانت را به سحر باز کند
بچه تر از آن
بود که احساس بزرگی مثل انتظار چشمانت در قلبش جای بگیرد.
راه رفتن را
هم تازه آموخته بود طفلک
پاهای کوچکش
را کرده بود در کفشهای پاشنه دار، قدم میزد
تق تق تق
(نگاهم
کن دیگر)
.
با توام! کوکم
نمیکنی؟
نگفتی این صدا
با تیک تیک فرق دارد؟
اما
خوابیدی، بی
آنکه منتظر زنگش باشی
او هم خوابید،
پاهایش دیگر جان نداشت، دلش را نمیدانم اما
شاید هم خودش
را به خواب زد تا حالا ت
روزمرزه نویسی بیش از حد من رو ببخشید.
و بعد از هر اردیبهشت ماهی خرداد ماهی هم هست که انتظار تاآخر شب بیدار موندن و کارای تحویل پروژه و امتحانات سنگین مارو میکشه؛
بیاین حالا دیگه دست به دعا شیم زودتر تموم شه که ستون مهره هام و بدنم از بیخ و بن درد میکنه.
ایشان در این برنامه عنوان کردند :
در اصلاح و تغییر رفتار از عواملی همچون حذف عامل ناخوشایند و ارائه ی محرک و یا عامل خوشایند میتوان استفاده کرد
تقویت مثبت رفتار از طریق مناسب ؛ از نظر فیزیولوژی تاثیر بر کرتکس مغز میگذارد و ترشح هورمون دوپامین از طریق هیپوتالاموس بر رفتار اثر خواهد گذاشت و باعث احساس رضایتمندی و آرامش و احساس خوشایند در انسانها میشود
خیلی از والدین ابراز میکنند علی رغم در اختیار قرار دادن همه ی امکاناتی که در اختیار فرز
از وضعیت الانم حس میکنم منتظر نتیجه کنکور نود و هشتم. از این انتظار کشیدنم حس میکنم چیزخلم. از این چیزخل بودنم حس میکنم اواخر واقعا زیاد درس خوندم. از زیاد خوندنم این اواخر حس رضایت دارم.عی باوا داشتم چیله مینوشتم ولی تهش به اینجا رسیدم. اللهم اشف. اول همه من.
#حدیث_مهدوی
امیر المومنین(ع)
نْتَظِرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ
منتظر فرج [آل محمد] باشید و از رحمت خدا ناامید نگردید به راستی که محبوبترین کارها نزد خداوند بزرگ، انتظار فرج است.
بحارالانوار/ ج52/ ص123
از غم دوست در این میکده فریاد کشمدادرس نیست که در هجر رخش داد کشمداد و بیداد که در محفل مارندی نیستکه برش شکوه برم داد ز بیداد کشمشادیم داد غمم داد و جفا داد و وفابا صفا منت آن را که به من داد کشمعاشقم عاشق روی تو نه چیز دگریبار هجران و وصالت بدل شاد کشممردم از زندگی بیتو که با من هستیطرفه سری است که باید بر استاد کشمسالها میگذرد حادثهها میآیدانتظار فرج از نیمه خرداد کشم
گریزمان که تابستان گذشته بعد از حرف و حدیثهای بسیار درباره آیندهاش تصمیم گرفت در اتلتیکو مادرید ماندگار شود، ماه گذشته میلادی با انتشار ویدیویی اعلام کرد قصد دارد پایتخت اسپانیا را ترک کند. با اینکه انتقال گریزمان به بارسلونا هنوز تایید نشده ولی انتظار میرود ستاره فرانسوی سرانجام به این باشگاه کاتالان ملحق شود.
میدونم واقعی نیست. میدونم شدنی نیست. میدونم وقتی با خدا شوخی میکنم اون صدای خنده فقط توو ذهن خودمه. میدونم گرفتن دستت توو خواب نشونی بر دوست داشتن من نیست. میدونم وقتی به گربه ی شل و یه چشم خرابه بغل مارکتی که همیشه وقتی میگی سایز کوچیک دستکش ظرفشویی میخوام، سایز بزرگشو میده، میگم "به خدا نمیخوام اذیتت کنم" نمیفهمه چی میگم.میدونم وقتی به گنجشکهای گرسنه تووی تراس گفتم فردا بیان قول میدم براشون برنج بذارم، نباید انتظار داشته باشم بیان.مید
چندوقت پیش یه فیلم دیدم به پیشنهاد دوستم به اسم fantastic beasts and where to find them
خوشم اومد و قسمت دو همین فیلم رو هم دیدم.
خب بذارین پایه ای تر بگم، من رسما عشق هری پاترم و این فیلما برمیگرده به 70 سال قبل از به دنیا اومدن هری پاتر؛ یعنی زمانی که دامبلدور جوون بود.
علاقه من ب هری پاتر با فیلماش شروع شده و چند دور فیلماش رو دیدم اما هیچوقت کتابش رو نداشتم. وقتی اون فیلم اولی رو دیدم اومدم دوباره فیلمای هری پاتر رو ببینم ک دوستم عین» گفت بیا کتاباشو بخون ا
هوا ابری بود. شیطان کوه در لایه ای از مه فرو رفته بود. ترمینال خلوت بود. به جز چند سربازی که منتظر اتوبوس کرمانشاه بودند کسی نبود. تلویزیون سالن انتظار ترمینال برای خودش تصاویری از سیل ها را نشان می داد. دور ساختمان ترمینال راه می رفتم. مجید کنار کیسه خواب و کوله ی سربازی اش ایستاده بود. مرخصی وسط آموزشی اش تمام شده بود و باید برمی گشت. مسافر کرمانشاه بود.
دلم یک چیزی مثل سیگار می خواست. چیزی که حجم اندوه آسمان ابری و انتظار برای اتوبوس کرمانشاه
به خودم قول دادم تنها بمونم ولی شکستن غرور و له شدن و انتظار بیخودی رو متحمل نشم
گاهی اشک میریزم گاهی دلم بغل میخواد یه بغل از جنس دوس داشتن ولی خودمو نگه میدارم و تحمل میکنم :(
دیگه نمیخوام اشتباه کنم و دیگه اشتباه نمیکنم
خدایا دستمو بگیر سفت تر دستمو بگیر خدا جونم :*
"من یک تبعیدی ام".
به جایی که.
به دنیایی که.
سکوت فریاد میزند آنقدر که حنجره اش خش برمیدارد
سرزمینی که صدا در آن جریان ندارد،هیچ چیزسکوت مطلق.
روحم در این بی رحمی عمیق زنجیر شده!!
صدایی که در گلو خفه میشود و گوشی که گدای کلمات میشود
بغضی که به خاک میسپرد شکستنش را.
دنیایی که نه چشم میبیند ونه نگاهی خوانده میشودمثل اینکه زل زده باشی به یک فصل نرسیده.وانتظاری که هیچ کس در آن سویش نیست،یک انتظار مطلقا یک طرفه.واشکی متبلور میشود اما به بل
امروز صبح،دوستم را دیدم که دستش را باز کرده بود. ماه پیش در مدرسه بر اثر یک اتفاق دستش شکسته بود.
وقتی به پیشش رفتم میگفت درد میکند،اما از گریه خبری نبود.بعد که فهمیدم دستش شکسته و گریه ای نکرده بود برایم جالب شد.
امروز عصر داشتم از پارکی رد میشدم که او را ،در حالی که زانوی غم بغل گرفته بود از دور دیدم.
اول متوجه نشدم و خواستم او را غافل گیر کنم،پس از پشت به او داشتم نزدیک میشدم که صدای گریه اش را شنیدم
نگاهی به او انداختم و بغلش نشتم و بهش گفتم:
-
سلام
از دفعه پیش که مطلب نوشتم مدت زیادری گذشته ناگفته ها اینقدر زیاد شده که این پست همت بالایی رو برای نوشتن میطلبه ! و قاعدتا تعداد ویرایش بالا.
از نزدیک شروع میکنیم
دیروز نتایج کنکور کارشناسی ارشد اعلام شد امسال چندان براش وقت نزاشتم و انتظار نتیجه خوبی رو هم نداشتم و همینطور هم شد رتبه ۸ هزار ! خیلی بد
نگو نمیخاهمت ، بی تو زندگی معنا ندارد به من زنگ نزنبه دیدنم بیااین تلفن لعنتی دست اغوش نداردرفتی. رفت از دلم امید حسرتت. مرا به رسوایی کشیدخسته ام. مثل سرباز برگشته از جنگکه ببیند شهرش نیست.مثل پرواز بعد از شلیک توفنگکه ببیند دگر بالش نیست. بعد هشت سال انتظارکه ببیند یارش نیست.
همیشه که نباید همه چیز خوب و خوش و گل و بلبل باشه.
همیشه که آدم جیبش پر پول نیست.
همیشه که قرار نیست بری خرید و کیف کنی.
بعضی وقتا میشه میری بیرون یه چیز ارزونو میبینی و میخوای بخریش اما یاد اون یه ذره پولی میافتی که تا آحر ماه باید نگهش داری.
هی با خودت تکرار میکنی پس کی روزای پولداری دوباره میرسه
میدونی میرسهها اما موقعش رو نمیدونی
و همچنان منتظر میمونی
خانم باربارا بیتز ۱۲۲۷ صفحه کتاب نوشته با عنوان " معاینات بالینی و روش گرفتن شرححال" که وقتی بخوانی اش _ تازه اگر کامل بخوانی _ یاد میگیری که چه طور از روی ظاهر مریض به مشکل درونیاش پی ببری. البته صرفا "یاد میگیری" و اینکه "بتوانی" هم خودش یک پروسهی طولانی چند سالهی سر و کله زدن با بیمارها را میخواهد. آن وقت ما ، انتظار داریم همهی آدمهای اطرافمان_بدون اینکه کتابی در مورد چگونگی شناخت ما خوانده باشند!_ از روی چهرهمان بفهمند که دردما
سالروز ازدواج حضرت علی ع و حضرت فاطمه س مبارک
نماهنگ آخرین بار
با طول 1:25
و حجم 16 مگابایت
تقدیم به کودکان روستایی میهن
در بیان اعتراض کودک همسری
دانلود با لینک مستقیم
التماس دعا عمیق
انتظار فانتزی
میدانی به اطمینان صد در صد رسیده ام که من یک شبح در زندگی اطرافیانم هستم چرا که بود و نبود من هیچ فرقی ندارد وقتی بست فرند سیزده چهارده ساله ام روز تولدم بپرسد تولدت کی بود باید گل گرفت در این زندگی را
به عنوان یک تصمیم بزرگ دیگر نباید انتظار داشته باشی روز تولدت روز مهمی در زندگیت باشد چرا که هربار فقط غم و اندوه ناشی از تنها ماندن برایت به ارمغان دارد
تمام
ولی در جای دیگر صدا دارد بحث دریافت وام هایی که که همین اقایان در بانک های زابل به مستحقین آن نمی دهند ولی جستجو نمائید ببنید به چه کسانی دادند و در کجا صرف شده است انتظار بر خورد قاطعانه و باز گشت وام ها به مستحقین آنها یعنی روستا زادگان و کشاورزان استابادی (روستا ) در سیستان ----نهور
شما یک خلبان حرفه ایی و با تجربه هستید که باید در مقابل دشمنان ایستادگی کنید و تا آخرین دشمن مهاجم را نابود کنید .
تعقیب و گریز ، داگ فایت ، نبردهای تن به تن ، فرار از دید دشمنان و خیلی اتفاقات هیجان انگیز در انتظار شما است .
شما باید با هوش خود ، بهترین روش و استراتژی برای نابودی دشمنان را به کار ببرید همه چیز به شما بستگی داره.
اپک مینی
تنها تویی، که به تنهایی میخواهمتخم شده بر گیسوان نقره ای ستاره پوش تودر انتظار دست یافتن به عطر پیراهنت!ای دخترً بگو کجاست؟یخ پاره های چشمهای تو؟تنها، تویی که نقره پوش میخواهمت!تنها، در تنهایی خویش!تو تنهایی ات را در آغوش کشیده ای ومن تنهایی ام راآغوش هایمان را برای یکدیگر باز کنیمتا دلتنگی نفسی تازه کند!
چه جالب است !!!
ناز را می کشیم .
آه را می کشیم .
انتظار را می کشیم.
فریاد را می کشیم .
درد را می کشیم .
ولی بعد از این همه سال آنقدر نقاشی خوبی نشده ایم که بتوانیم دست بکشیم
از هر آنچه که آزارمان می دهد .
آخر یکی نیست به او بگوید ما که می دانیم دوستمان نداری پس چرا
با حرف ها و نگاه هایت کنایه مان میزنی
اما خدایا گله ای دارم گناه من چیست ؟
خودش اول نگاهم کرد خدایا
به خواهش صدایم کرد خدایا
گناه این غم و جدایی گردن اوست
که او آخر رهایم کرد خدایا
#
رقابت بر سر فناوری بلاکچین بین کشورها بهشدت گرفته است. چین انتظار دارد تا سال ۲۰۲۳ به ابرقدرت جهانی بلاکچین تبدیل شود.
زمانی، ایالات متحده آمریکا در رأس هر تکنولوژی نوینی قرار داشت؛ اما این دوران بسیار دور شده است. یکی از فناوریهای نوینی که این روزها بحثهای فراوانی حول محور آن وجود دارد، بلاکچین و کاربردهای بسیارِ آن است. چین و آمریکا دو بازیگر اصلی در این حوزه هستند و هر دو تلاش میکنند گامهایی پیشگامانه در این حوزه بردارند
دوستی با آدمها ، وقت گذراندن با یک عده ، ازدواج کردن ، بچهدار شدن ، همه و همه برای من تداعی کنندهی یک عذاب ناتمام است . من دلم میخواهد تنها باشم . در این ساعت از این تاریخ، دلم میخواهد ساکن طبقههای آخر یک ساختمان بلند باشم ، روی بالکن خانهام بایستم و به هیاهوی بیهودهی آدمها،زیر پایم خیره شوم . به گروههای دوستیشان،به اعتمادهای کورکورانهای که به رفاقت هم دارند ، به انتظار معجزهای که از عشق دارند ، به شهوت دیدهشدن ، مورد قبول بو
+ چرا میخواهید با فیلمهایتان مردم را آزار دهید؟
- برونو دومون: چون مردم در راه و روشهای خود خیلی معین شدهاند و به خواب رفتهاند. آنها باید بیدار شوند. آنچه من انتظار دارم، انتظارِم از یک فیلم، یک کتاب، یک نقاشی یا هر اثر هنری دیگر این است که بیدارکننده باشد. شما نمیتوانید بگویید انسان هستید مگر این که مدام به خود یادآوری کنید که کارهای زیادی هست که باید به عنوانِ یک انسان انجام دهید. شما باید بیدار باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم گفت از کسی بخواه که اگر بدهد نعمت است و اگر ندهد حکمت
نه از کسی که اگر بدهد منت است و اگر ندهد ذلتزدن یا مژه بر مویی گره ها
به ناخن آهن تفته بریدن
ز روح فاسد پیران نادان
حجاب جهل ظلمانی دریدن
به گوش کر شده مدهوش گشته
صدای پای صوری را شنیدن
به چشم کور از راهی بسی دور
به خوبی پشه ی پرنده دیدن
به جسم خود بدون پا و بی پر
به جوف صخره ی سختی پریدن
گرفتن شرزه شیری را در آغوش
میان آتش سوزان خزیدن
کشیدن قله ی الوند بر پشت
پس آن
ما معمولاً سعی میکنیم دردها و خشمهای تسکین نیافتهی دورنمان که از دوران کودکی روی هم تلمبار شده را با پنهان کردن یا مسکّنهائی مثل شوخی و تمسخر ، بعضی نوشیدنیها ، سرگرمیهای مجاز و غیرمجاز و . . . . التیام دهیم. مثل زخمی که حتی نمیخواهیم روی آن را باز کنیم و ببینیم چه شده است. اما انتظار داریم شاید با مسکّنها بهطور معجزهآسائی معالجه شود.
نامههای عاشقانه ، به نوعی بازکردن و دیدن این زخم است که میتواند برای شفای آن کمک مؤثری
فلورانس خاستگاه رنسانس ایتالیایی، یکی از زیباترین شهر های تاریخی جهان و پر جمعیت ترین شهر توسکانی
ویزای ایتالیا تضمینی و قانونی
در کوتاه ترین زمان ممکن، حتی کوتاه تر از زمان مورد انتظار شما
صددرصد گارانتی
جهت کسب اطلاعات بیشتر با ما تماس بگیرید.
: 09378577757
.
#ایتالیا
#ویزای_ایتالیا
#ویزای_شینگن
#فلورانس
#رنسانس
#italy
#italy
#florence
#bird
به زندگی ام می اندیشم،ایستاده در سایه ی شهر ستارگانِ بالا سرم،به فراموش می اندیشم،من دیگر تو را فراموش کردم! نه بخاطر اشتباه تو،بخاطر اشتباه خودم.تو آدمِ اشتباهیِ زندگی من بودی و همچنان هستی
به زندگی ام می اندیشم،ستاره ها چشمک می زنند و این من هستم که می شنوم آواي city of stars را در سرم،به زندگی ام می اندیشم.به آنچه پایان یافته
این منم و ثانیه هایی می گذرند،این منم،شروع کننده ی زندگی جدید!
City of stars,are you shining just for me?:)
این ترمو 100% مشروطم . شکی ندارم . نمیدونم برنامه نویسی پیشرفته پاس میشم یا نه البته مهم نیست چون اهمیتی نداره .
خب بگم که بالاخره سایت لومیر (www.Loomir.com) رو بردم روی سرور . مشتری کاملا راضی بود میگفت انتظار چنین چیزی رو نداشتم .
در حال حاضر دارم ادامه آموزشا جاوا اسکریپتو میبینم . این روزا اعتیاد خیلی خاصی به کُد پیدا کردم . هر چی کد میبینم یا میزنم سیر نمیشم دوست دارم بیشتر کد ببینم و کد بزنم . اعتیاد خیلی جالب و باحالیه :)
غزلی ناچیز به پاس اشکهایی که با نوای آسمانی مرحوم سلیم مؤذنزاده» ریختهام:::خمیازهی گوش از نشاط باده خالی شدمستان به هوش و شهر از افتاده خالی شدآواز نورش بازتاب روح ایمان بودشب را رها کرد و دل سجاده خالی شدداوودحنجر بود و دل را صیقلی می کردافسوس از حجم نفس، سنباده خالی شدوقت اذان، رخت عزا را تازه خواهد کردشهری که از شور مؤذنزاده» خالی شدبی ذکر زینب، زینب» و جانیم سنه قوربان»از آب و تاب آواي هر دلداده خالی شدبا صوت مصنوعی چه می
بالاخره بعد از مدت ها انتظار کیفیت خوب اونجرز اند گیم وارد بازار شد و اکنون شما می توانید وارد سایت زیر شوید و کیفیت خوب به همراه زیرنویس را دانلود کنید و از تماشای این فیلم زیبا و بی نظیر لذت ببرید
نمونه کیفیت :
دانلود فیلم اونجرز اند گیم
آآآآخ کخ
تا همین چند دقیقه پیش بارون میبارید. فکر میکردی تا شب نشده آسمون از خجالت زمین درمیاد و حسابی سیرابش میکنه. اما نشد.
به همون سرعتی که بارون شروعشد، یه دفعه تموم شد و فقط سرماش موند. بیهیچ اثری. بیهیچ تغییری.
چند سال پیش مدیری داشتم که درست مثل بارون امروز باریدن میگرفت.
تبلیغ تلویزیونی که میرفت آرام و قرارش هم میرفت و فردا صبح که وارد موسسه میشد قشنگ میفهمیدی چند هزار بار خواب تبلیغش رو دیده
و بیصبرانه منتظر می
نشسته ام به انتظار ، من سیاهی میبینم و تو نوری برافراشته ای . من سیاهی میبنم و تو به من نزدیک میشوی ، من سیاهی میبینم و تو کل نور را در برابرم برافروخته ای . دستانت را به روی چشم هایم میکشی و می گویی" من اینجام ، همیشه اینجا هستم ؛ برای دیدنم کافیست چشمانت را باز کنی آن هم با تمام قوا ، آن زمان مرا خواهی یافت در روبه روی خود و نورم همه جا را فرا گرفته است ، چشمانت را باز کن ، چشمان دلت را باز کن ، نور را درون قلبت خواهی یافت ؛ درون خانه ی من ، درون خ
من آدمیم که خودم گند می زنم، خودم هم ناراحت می شم. پشیمون می شم. حالا یا می گم پشیمونم یا می گم ولش کن بابا. آخه بعضیا اگر ازشون معذرت خواهی کنی، داغ دلشون تازه می شه و بدتر سوارت می شن. سمتشون نری بهتره.فقط اینو بگمگاهی حس می کنم گند زدنام تمومی نداره.
ملت کی میخوان بفهمن وقتی به من پیام میدن و سین نمی کنم
یعنی دوس ندارم سین کنم
لازم نیست بیان اس هم بدن که برو فلان کوفت رو چک کن
بهمان درد رو چک کن
اومده پیام داده فلانی واس تولدت فلان چیزو استوری کنم؟
قبلا یه بار گفتم نمیخوام اصلا کسی استوری و اینا بذاره
بعدم الان انتظار داره مثلا چی جوابشو بدم ؟
وای آره خوبه دستت درد نکنه خیلی خیلی ممنونم؟
خدایا من چرا انقدر در همه زمینه ها ریدم
اگه بی منته دیگه گفتنش چیه؟
بعد میگین مثبت درمورد شون فکر کن و ف
خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیستساقی کجاست گو سبب انتظار چیستهر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمارکس را وقوف نیست که انجام کار چیستپیوند عمر بسته به موییست هوش دارغمخوار خویش باش غم روزگار چیستمعنی آب زندگی و روضه ارمجز طرف جویبار و می خوشگوار چیستمستور و مست هر دو چو از یک قبیلهاندما دل به عشوه که دهیم اختیار چیستراز درون پرده چه داند فلک خموشای مدعی نزاع تو با پرده دار چیستسهو و خطای بنده گرش اعتبار نیستمعنی عفو و رحمت آمرزگار چیستزاهد شر
بالاخره سفر به غرب کشور، به سرزمین کردستان رو هم تجربه کردیم. بعد از ماجراهای پردردسر رزروِ جا؛ (که هتل گیرمون نیومد، اقامتگاههای بومگردی هم پر بودن و اتاقهای مریوان هم دیگه امکان رزرو اینترنتی نداشتن، یه جای خستهای رو توی شهر سنندج رزرو کردیم) چهارشنبه پونزدهم خرداد رفتیم کردستان.
- تجربه اول بود؛ فکر میکردم جادهی اذیتتری داشته باشه ولی به لطفِ قرارگیری در مسیرِ کربلا، حداقل از نظر جادهای اوضاع مساعد بود.- هوا در گرمترین حال
حدود چهار ساله به خودم نگفتم ایول مریم خیلی خوب بودی!ذوق نکردم برای خودم.تو هیچی انتظار خودمو برآورده نکردم.الان پر از ترسم.تو شروع هر کاری میدونم اون چیزی که میخوام نمیشه و نصفه نیمه رها میشه یا به سختی تموم میشهتو نوشتن هم حتی اینجور شدم.حوصله ندارم مثل چندسال قبل اتقاقات رو با جزییات بنویسم و تحلیل کنمیک ماه دیگه باید برگردم خونه و هیچ برنامه ای ندارم که چجور زندگی کنم و میخوام چیکار کنم.راه زیاده ولی کی میره
توصیف سامانه ی بارشی مورد انتظار: رشد ابرهای همرفتی ورگبار رعد وبرق ووزش باد شدید مؤقتی در ساعات بعد از ظهر و أوایل شب زمان شروع:بعد از ظهر شنبه 98/5/5 نوع مخاطره رگبار رعد وبرق شدید وزش باد شدید منطقه اثر:نیمه ی جنوبی سیستان وبلوچستان شرق،وجنوب شرق فارس غرب استان کرمان وشمال شرق هرمزگان. زمان پایان:تا اواخر وقت امروز اثر مخاطره:وقوع صاعقه وبرق گرفتگی،سیلاب ناگهان در مسیلها ورود خانه های فصلی،ایجاد خسارت بر اثر باد شدید.www.Meteorolog/Iran.com
قرعه مصاحبه من افتاده بود با خونواده شهید شمس آبادی
یه پسر پنج شش سالهی تپل مپلو داشت
توی اتاق بودیم سوال پرسیدیم تا ببینیم چه ذهنیتی از باباش داره
وقتی باباش شهید شد به گمانم هنوز به دنیا نیومده بود اما جملاتی درباره باباش شنیده بود
لب که باز کرد همراه بغض گفت بابای من برای دو چیز رفت
خیلی سخت بود حرفش رو ادامه بده ما هم انتظار نداشتیم حرف های پیش رو رو از یه بچه پنج شش ساله بشنویم
یکی حجاب که الان نیست
یکی هم قرآن که فقط روی طاقچه هاست
ترک
وقتی که عشق های حقیقی مجازی است
احساس های ما، فقط از روی بازی است
هر شب قرار و وعده ی دیدار و انتظار
این صحنه ها، فقط و فقط صحنه سازی است
رقص و شراب و دلهره ی بوسه های تلخ
این آخرین تزل بنده نوازی است
سازی که ساختند برای ترانه ها
این سازهای غم زده آخر چه سازی است
وقتی که از حقیقت هم دور میشویم
این لحظه ها دگر، فقط از بی نیازی است
آغوش میشود خم محراب عاشقان
این عشق های یخ زده عشق مجازی است
تصمیم گرفتم که فراموشت کنم.اما نه کامل.نه برای همیشه.فراموش نکن که تو در اعماق قلب من فرمانروایی میکنی.
خود را به دست سرنوشت خواهم سپرد،زیرا اگر سرنوشت بخواهد مطمئنا روزی در جایی همدیگر را ملاقات خواهیم کرد و من برای رسیدن این روز هر ثانیه انتظار میکشم ،هر ثانیه
تمام روز به انتظار تبغزل تخت را بخوانم شبگهی لیلی ،گهی مجنون بسترگهی دشمن به خون،گه تل خاکستر نیامدی،تر شدم ،عزیزبسان زهر،هلاهل شدم ،مریضنپرس از برای من هم؟آری! مقصر تویی!به خواب دیده امازدست رفته توییقسم به صبح صادق از خواب زود پریددلم که نام تورااز دهان همی شنیدتو یاد نمیکنی مرا ومن هردمبیاد تواشک میرود از هردودیدهآهِ پر دردم مرا زدست خود گرفته ای و برده ایبه دست غم دل من را سپرده ای؟نشد که این رسم عاشقی ،تو.بگذریم حضرت ع
استفاده از یک درایو ذخیرهسازی کند، مشکل بزرگی بهشمار میرود و انتظار کشیدن جهت بارگذاری دادهها، چرخههای فرکانسی پردازنده شما را مختل میکند. به منظور افزایش سرعت خواندن و نوشتن به یک حافظه SSD سریع احتیاج خواهیم داشت. به همین دلیل وبسایت Tomshardware هر ساله بیش از 50 درایو مختلف را تست کرده و مدلهای برتر را معرفی میکند.
ادامه مطلب
دردمند، خواب رمیده، کوفته و بدخوی، پرتوقع و ناآرام، بیتعادل و خشمخوار است. تاب س ندارد. پس از کلنجار بسیار با خود.»1
وقتی این چنین آدمی میشم در انتظار اوقاتی میشم تا تنها بشم که بتونم تا جایی که لازمه نودلیت بخورم و سریال کره ای ببینم. این راه من برای آروم شدنه.
1- جلد یک کتاب کلیدر
از اتاق به خانه به ساختمان به کوچه به محله به کوه به شهر به کشور و در نهایت به دنیا می رسم
چگونه با همین بلاگ و نوشتن و نوشتن و گفتن
ما بیشماریم ما(انسان هایی که نگران طبیعت و زباله های تفکیک نشده و نحوه جمعآوری زباله و) نگرانیم پس تلاش می کنیم هر چند که شاید دور از انتظار باشد اما باید تلاشمان را بکنیم.
هو الرحمن الرحیم .یادی هم بکنیم از ذبیح 21 ساله ی لشکر فاطمیون شهید رضا اسماعیلیاو که دانشجوی دانشگاه فردوسی بودبرای دفاع از حرم درسش رو رها کرد و رفتسرش رو هم داد.
خوب گوش کن ببین شهید اسماعیلی چطور معامله میکند
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با این حال ممکن است
خیلی ساده است.
خودتان آن کار را انجام دهیددر نتورک مارکتینگ افراد برای ما کار نمیکنند و ما رئیس کسی نیستیم که به آنها کاری را بگوییم و آنها هم بگویند چشم و انجام دهند.اگر خودمان کارهای لازم را انجام نمی دهیم، هرگز نباید انتظار داشته باشیم کسی در مجموعه ما آنها را انجام دهد.باید از خودمان شروع کنیم.
ادامه مطلب
از وقتی تعطیلات تابستانیم شروع شده، فقط یکبار اونم حدود یک ساعت،یک ساعت و نیم شیوا رو تو پارک دیدم و همین! دیگه با دوستام بیرون نرفتم حتی تا همین پارک سر خیابون!!! هربار هم ک اومدیم هماهنگ کنیم بریم یکی نبود:/هیـــــــــــــــــــچ خریدی نکردم هیچی! گوشی هم ک خداروشکر ب فنا رفت و فعلا هم ک نو ش خیلی گرونه:/باشگاه نرفتم،آموزش رانندگی نرفتم،زبان نرفتم.بعد اون وقت انتظار دارن شاد هم باشم هیچی هم نگم خوش و خرم هم باشم؟؟؟ـــــــــــــــــــــــ
لحظه ها، نتهای سازی است که موسیقی دلداگی مرا در کوچه های انتظار میسراید.من در عبور از لحظه ها با تو سفر میکنم تا انجا که خلقت را هنوز ،خالقی نیافریده بود و نگاه مرا در چشمان تو ،به رنگ عشق اراست.تا خلق جهانم همه ،طلب باشد و مطلوب در ذکر لبانی که بر لبان تو بوسه استعبور میکنم از فاصله هایی که در آتش عشق میسوزد و میرساند دستان مرا به لطافت شعر سرانگشتانتعاشقی ،وعده ای نیست که بیاید و برود.قالبی نیست که شکل بدهیم و شکل پذیردقراری نیست ک
اونقدر خسته بودم هرچی میخوندم توی مغزم نمیرفتبا ح تصمیم گرفتیم بریم سینما یکم استراحت کنیم بعد چند هفته امتحانو فشارای امتحانی که رومون بود
با اینکه فردا امتحانم داشتیم ولی رفتیم:))
با اینکه تقریبا اکثر بازیگرای خوب رو دور هم جمع کرده بودن توی این فیلم ولی اصلا اونجور که انتظار داشتم نبود بلکه خیلی بد بود سرو ته که نداشت محتوایی هم نداشت قسمتای طنزش خیلی کم بود طوریکه یکبار نشد کل جمع حاضر تو سینما بزنن زیر خنده
خلاصه که فقط خستگیمون در شد م
دلم گرفته امشب.
از کجا و از چه کس نمیدونم
کلاس ها تمامی ندارند انگار . خدا رو شکر امروز بعد از ظهر خوابم برد تا برای ساعاتی هرچند اندک متوجه این دل گرفتگی نباشم !!!
اتاق با وجود حضور بچه ها در خوابگاه ، خالی از سکنه است ؛ تقصیری ندارند دوستان ؛ یکی فردا امتحان داره ، یکی هم به دنبال انجام پروژه های روزهای آتی در حال دویدن! . انگار خوابگاه هم از قاعده ی دل گرفتگی مستثنا نیست؛ و همه انتظار این رو می کشند که بالاخره شب آخر حضورشان در آن فرا رسد ، و
این یادداشت یک دلیل طولانی دارد: اعتقاد به ، به عصیان، به بدی و ناهمواری آدمیزاد، به حقانیت عطش، حقانیت شر، به حماقت و امید من*، به عشق تو، بله، بههرحال کلمهی عشق، کلمهیی که از آن میترسم و متنفرم، عشقی که در توست، که در من است، و بی هیچ باوری، و پر از باور، میتوان آن را گفت، نوشت، این همان ویرانهیی ست، که از آبادترین آبادیِ ساختِ آدمیزاد، خواستنیتر و خرمتر است. دیگر چه بنویسم؟ دو کلمه، چند کلمه، یک نفس، یک بو، صدایی از رهای
روز گذشته، نشست مشترک خیرین و موسسات خیریه در خصوص توزیع عادلانه لوازم التحریر در منزل آقای مهدی دهقانی تشکیل شد. همفکری در این نشست بین نماینگان موسسه خیریه اباصالح(عج)، بنیاد طلوع کوثر، لبخند انتظار و تعدادی از فعالین این حوزه انجام شد.
در این نشست، حجه الاسلام مشیری مسئولیت تهیه تعدادی از بسته های اهدایی به سادات محترم را متقبل شدند. در ادامه مقرر شد خانم طاهرزاده که به نمایندگی از مکر نیکوکاری لبخند انتظار در جلسه حاضر شده بودند،
احتمال دارد که شرکت سامسونگ برای اولین بار از یک لنز 64 مگاپیکسلی برروی اسمارتفونهای سری گلکسی A استفاده کند. به نظر میرسد که این تلفن در ماه سپتامبر یا ماههای بعدی عرضه شود. تولیدکنندگان تلفنهای هوشمند امروزی قصد دارند تا تمرکز خود را برروی دوربین هندستهای خود قرار دهند. حتی دو برند شیائومی ردمی و اوپو ریلمی نیز عرضه تلفن دارای لنز 64 مگاپیکسلی خود را تایید کردهاند و انتظار میرود که سامسونگ نیز با عرضه جدیدترین اسم
یک پای ثابتِ حرف هایم تویی.اما میگذارمت کنار آینه ی غبار گرفته ی ایام و چند صباحی می خواهم خود را غرق کنم در ازدحام همین دنیا،اصلا می خواهم از خود تهی باشم و هجوم ببرم به پهنه ی لایتناهی امواجی که می گویند بی زاری از آن بی معناست!هی بال و پرم را بکوم به دسته ی قلمی لرزان و واژه های محبوسِ در اسارت را، جاری کنم روی سپید صفحات مجازی و حرف هایی را بنویسم کهبیشتر به کار مردم می آید تا جان اسیر خودم. شاید به پاس آزادی روح کلمات، از اینجا عبور کنم و م
نکته شماره ۱
-------------------------------------------------------------
ارزش فعلی خالص یا NPV چیست ؟
جو نایت میگوید: ارزش فعلی خالص یعنی ارزش فعلی جریانهای نقدی با نرخ بازدهی موردنظر در پروژهی شما، در مقایسه با سرمایهگذاری اولیه.» در عمل، ارزش فعلی خالص روشی برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه یا ROI مربوط به یک پروژه یا سرمایهگذاری است. با درنظرگرفتنِ تمام پولی که انتظار دارید از آن سرمایهگذاری به دست بیاورید و بیان آن بازگشت سرمایه براساس ارزش پول امروز، می
یجور یِوَری و لمی نشستم صندلیِ عقب ماشین،هوا تاریکه،بیرون خلوت.یک دسته موی تاب خورده ی بلند ریخته روی صورتم. دور انگشتم میپیچمش.زل زدم به کفش هام. ی ماشین رد میشه انگار باند متحرکه "مرددمم شهررر بگوووشیییددد".دلت خوشه ها خوابیم خواب.چرا نیومد بابا.دور و دور تر میشهبا ریتمش به زور ی حرکتی به خودم میدم "امشب سر هر کوچه خدا هست"هنوزم دلت خوشه.چند دقیقه بعد یکی دیگه.چیه جریانشون.
اینوقت شب چه حالی دارن ماشین های تک سرنشینِ باندیمردیم ا
بعد از دوسال انتظار منو همسر شب ولادت امام رضا ع به هم محرم شدیم :) و چند هفته بعد امام رضا طلبیدن و به اتفاق همسر و خانوادش رفتیم مشهد
راستشو بگم خوش نگذشت به جز یه قسمت های کوچیکی :)
بیشتر ناراحتی ازش به یادگار موند (با همسر همه چی اوکی بود مشکل از جاهای دیگه بود )
حالا که دومین سالگرد محرمیتمونه کاش دوباره امام رضا بطلبن و چند هفته بعد مشهد باشیم خیلی دلم هوای زیارتو کرده :(
چندشب پیش خواب دیدم میخواستم برم مشهد اما جور نمیشد ، اینقدر ناراح
حدسم درست بود از اوّل، زن حال انتظار ندارد
مهمان نیاورید برایش؛ این خانه خانهدار ندارد
دیوار پیچپیچ تخیّل، دیگر به گِل نشسته مخاطب!
حتا به قدر رنگ گُلی هم، از حرمتِ بهار ندارد
نه شاعرم نه زن نه اقلاً یک تن میان اینهمه تنها
اصلاً بدم میآید از اینجا ـ این حس هم اعتبار ندارد ـ
باور نمیکنی به چه میزان، زشت است این عدالتِ ویران
از ری بگیر تا به شمیران، زن با کسی قرار ندارد
تند از کنار آینه رد شد، تا حس کند هنوز جوان است
زیرا که روبهروی و
اینکه انتظار دارن به خواهر و برادر کوچیک تر از خودمسخت بگیرم و برای "موفقیت"شون.برای بدست آوردن احترام و رضایت دیگران نسبت به خودشون نصیحتشون کنم.چقد بیرحمانه است؟چقدر درسته؟چقدر اشتباهه؟چقدر واقعا مسئولم؟چقدر اصلا مهم نیست و نباید به این قرارداد های اجتماعی تن داد و گذاشت خوش باشند هرجور که دلشون میخواد؟چرا باید ساجد قهرمان ژیمناستیک بشه چون من قبلا ژیمناست بودم؟چرا همش باید ورزش کردن یا نکردنشون درس خوندن و نخوندنشون اینقدر واسم
خودتان آن کار را انجام دهیددر نتورک
مارکتینگ افراد برای ما کار نمیکنند و ما رئیس کسی نیستیم که به آنها کاری
را بگوییم و آنها هم بگویند چشم و انجام دهند.اگر خودمان کارهای لازم را
انجام نمی دهیم، هرگز نباید انتظار داشته باشیم کسی در مجموعه ما آنها را
انجام دهد.باید از خودمان شروع کنیم.
ادامه مطلب
مثل نیلوفر اسیر خواب مردابم هنوز
یا که آن مرداب پیری در تب خوابم هنوز
شاید آواي شباهنگی میان جنگلم
یا شبیه آسمان در دست مهتابم هنوز
یا که شاید تکه ابری سرد و بارانی شدم
یا که در دریای چشمی مثل گردابم هنوز
ماهی ام ، فکر فرار از تنگ های شیشه ای
در تمنای خیال رود پر آبم هنوز
رودم اما، یک مسافر، میروم تا مرز عشق
مثل نیزاری ولی در فکر تالابم هنوز
موجهای خسته ی دریا کنار ساحلم
بی قرار خواهش دریای بیتابم هنوز
هر کسی باشم و یا در هر کجای این جهان
من به د
گریه کردن هیچى رو عوض نمیکنه. چیزى که توى چند روز خراب شده، معلوم نیست درست کردنش چند سال زمان ببره، تازه اگه درست بشه.
منو ناامید کردى. فکر میکردم بزرگ شدى، فکر میکردم عاقلانه رفتار میکنى، بیشتر از اینا ازت انتظار داشتم. دیگه روت حسابى باز نمیکنم. واقعا دلم میخواست بمیرى و این چند روز ناپدید میشد.
تو فکر میکنى بزرگ شدى،میشینى واسه خودت رویا میبافى، اما زهى خیال باطل
گریه کن، گند زدى، گریه کن
دکتر دیوید شوارتز میگه :
باور و اعتقاداتی وسیع و بزرگ داشته باش ،
اندازهی موفقیتت با توجه به اندازهی باورهات ارزیابی میشه ؛
اگر به اهداف کوچک فکر کنی ،
باید انتظار پیروزیهای کوچک رو هم داشته باشی .
پس به اهدافِ بزرگ فکر کن ،
و موفقیتهای بزرگ رو ازآنِ خودت کن .
اونهایی که اعتقاد دارن میتونن کوه رو جابجا کنن ،
اینکار رو انجام خواهند داد !
و اونها که میگن نمیتونن ،
نمیتونن انجامش بدن .
باورها ،
محرک و انرژیِ فعالسازیِ توان و ق
میدانی تنهاییام را دوست دارم. وقتی نمیتوانم تنها باشم عصبی میشوم. برای منی که همواره در خانه تنها بودهام و برای خودم در خانه یورتمه میرفتم، اینکه نتوانم تنها باشم خودِ خود جهنم است.
اما گاهیاوقات وقتی یادم میآید هیچکس در هیچ گوشهی جهان به یادم نیست، غصهام میگیرد. وقتی دلم میگیرد و میبینم هیچکس را ندارم که بتوانم برایش حرف بزنم و خالی شوم، بیشتر دلم میگیرد. وقتی تلگرامم را بالا و پایین میکنم تا کسی را پیدا کنم ب
توصیف سامانه ی بارشی مورد انتظار:رشد ابرهار همرفتی همراه بارگبار رعد وبرق ووزش باد مؤقت زمان شروع:شمال آذربایجان غربی بعداز ظهر یکشنبه مؤرخ 98/5/13نوع مخاطره:
رگبار رعد وبرق در شمال آذربایجان غربی ورگبار باران در سواحل ووزش باد شدید مؤقت دوشنبه 98/5/14گیلان وغرب مازندران سه شنبه 98/5/15 گیلان،مازندران،گلستان وبرخی از مناطق خراسان شمالی زمان پایان تا اوآخر همان روز اثر مخاطره:وقوع صاعقه وسیلابی شدن مسیلها ورود خانه ها در مناطق مرتفعهواشناسی كشو
.
برای همه مون اتفاق اوفتاده که قلبمون شکسته به خاطر حرف یا رفتار ِ یک آدم دیگر .یا حتی در یه روز و یه لحظه از آدمایِ مختلف .حسِ تلخ بعد از این تجربه باعث شده یه وقتایی بگیم دیگر به ادما اعتماد نمی کنم و یا دیگر با هیچکی گرم و صمیمی نمیشم یا اینکه دیگر از خودم و دلنگرانی هام و دغدغه هام به کسی نمی گم چون درک نشدیم و یا حتی مسخرمون کردن به خاطرِ اون دغدغه .
شاید بعضی هامونم مدتی دور شده باشیم از ادما ولی اکثرمون بازم بر میگردیم .بازم اعتماد میکنیم .ب
یک برونگرا وقتی فیلم می بیند چه میکند؟! احتمالا به دنبال یک شنوندهی خوب میگردد که بنشیند و برایش از اول تا آخر فیلم را تعریف کند و خودش را تخلیه کند! حداقل برای من که اینگونه پیش میرود! و چقدر خوب که امروز یکی از همان شنوندههای خوب را به تور انداختم و برایش از اول تا آخر فیلم را با هیجان خاص خودم توضیح دادم! سکانس های مهم را برایش پخش میکردم و تعریف میکردم که چه شده و چرا اینطور شده! حالا کمی حالم بهتر است و کمی بیشتر منطقی شده ام!
شوالیهی ت
کار هست اما برای کسی که سطح توقع و انتظارش رو پایین بیاره. شغل هست برای کسی که همت و پشتکار به خرج بده و در مسیرش و انتخابی که انجام میده ثابت قدم باشه.
بزرگ ترین عامل بیکاری انتظارات و توقعات ماست، ان هم انتظارات یک طرفه. می خواهیم بدون تلاش و زحمت، بدون درد سر درآمد آن چنانی داشته باشیم.
بله اگر توقعات را پایین بیاوریم اگر حاضر شویم به خود زحمت دهیم و تلاش را متقبل شویم بی نهایت مشغله و کار وجود دارد. کافیست خود را از اسارت فکر و اسارت محدود فک
امام باقر علیه السلام :
در زمان غیبت باید چنین باشیم
اِصبِروا عَلی اداء الفَرائضِ، وَ صابِرو عَدُوُّکم ، وَ رابِطوا امامَکمُ المُنتَظَرِ
صبر کنید برگزاردن احکام شرع و شکیبایی ورزید در برابر دشمنتان و آماده و حاضر باشید برای امامتان که در انتظار او هستید.
غیبه النعمانی، ینابیع المودة.
بر روی ریسه های حرم ،
دلم آرمیده است .
خورشید را به تماشا نشسته است
و در انتظار دانه های محبت .
ایستاده است ،
خوشامد می گوید ،
دیده بوسی می کند هر روز ،
با صاحبان دل .
یعنی دلی را وصل کرده است ،
وقتی که برگه های دلم خیس می شوند .
می خواند ،
روضه ی دلبریِ دنیا را ،
بر سر آن برجِ بلند ،
با شیپور .
گاه کفش ها را به بغل می گیرد ،
می نوازد گاهی ، کفِ پاهای آلوده به خاک ،
تا که شاید گردی ،
توتیایش باشد .
دلِ من یک گرهِ کور به یک پنجره است ،
تا که شاید یک روز
ولادت باسعادت سلطان علی ابن موسی الرضا ع مبارک
یه پاس قدر دانی از همه بچه ها
علی الخصوص دوستان پایدار 24
فان 17 شامل 38 تصویر با کیفیت
با حجم 21 مگابایت
دانلود با لینک مستقیم
دانلود از آپلودچهل و چهار
فایل را از حالت فشرده خارج نموده و روی آی آل محمد کلیک کنید
این فایل برای اجرای کامل نیاز به فلش پلیر اینترنت اکسپلورر دارد
التماس دعا عمیق
انتظار فانتزی
تحلیل فاندامنتال بازار فارکس:
پنجشنبه 4 جولای 2019
سهامهای جهانی با نزدیک شدن شاخص S&P 500 به رکورد جدید، بالاتر رفتند
دلار آمریکا پس از توییت دونالد ترامپ درباره دستکاری ارز در چین و اروپا نزول کرد
با بدون تغییر ماندن نرخ بازخرید توسط بانک مرکزی سوئد، کرون سوئد تقویت شد اما تأثیری رو بازبینی این نرخ نداشت
✏️✏️✏️✏️✏️
دیروز سهامهای جهانی با نزدیک شدن شاخص S&P 500 به رکوردی جدید، با قیمت بالاتری معامله شدند. این اتفاق به دلیل دورنمای جد
و قسم به کوچ پرستوها!و آن لحظه که از سوز تنهایی به گرمای آغوشت پناه آوردم!
و قسم به چشمهای منتظرم!
آن زمان که بی تو لحظهای خوابِ آرامش را ندید!
و قسم به شقایقها!
که داغ تو را تا ابد به سینه حبس کردهاند
و به قاصدکی که سالهاست قاصد نرسیدنهاست
و به تیکتاک شوم ساعتی که ثانیههای نبودنت را فریاد میکشد!
"و قسم به زمان"
به تمام لحظههای نبودنت.
به بغضهای در گلو رسوب کرده
به جیغهای در حنجره مرده
و به نگاهی که در انتظار آمدنت به کوچه
ویلیام عزیزمببخش که اینبار تورابا نام کوچکت میخوانم چراکه میخواهم صمیمانه بگویمدلم برایت تنگ شده استانقدر تنگ که حتی تاب اشک هایم را ندارد و با تلنگری لبریز میشودویلیام عزیزمبا اینکه تو درکنار منیباز دلتنگت هستمانگار که هرگز بازنگشته باشیاز تو دلم گرفته استاز تو دلم تنگ استویلیامبه گمانم چمدان هایت را بسته ایو به انتظار نشستیتا خواب چشمانم را خاموش کندو سپس در تاریکی پیشانی سرد و مضطربم را ببوسی و برای همیشه برویویلیام عزیزمباید برایت
رشد کار : سال گذشته حادثه لوله گاز در محله شهران تهران جان ارزانِ کارگران - و کلیتر بگوئیم جان ارزانِ آدمیانی- بی پناه را گرفت ؛ حادثه ای که که قبل و بعد از آن هم موارد مشابهی داشته است که از جمله آن می توان به حادثه کارگاه متروی قم اشاره کرد .
از آن پس ، از پیگیری این حادثه و مسسبان آن ، اخباری در سطح رسانه های رسمی منتشر شد که نمونه اخیر آن را در زیر ملاحظه می کنید . آنچه در این میان می تواند سودمند باشد و از بروز حوادث مشابه جلوگ
تجربه تست آ اِس :من حدود دو ماه پیش آزمون رو دادم ، دانشگاه هامبورگ . اول در خصوص پروسه پلاتز گرفتنش ، روزی که رفتم ثبت نام کنم اون ازمون کلا رزرو شده بود همه جا و فقط لیست انتظار مونده بود ، منم اسممو برا تک تکشون نوشتم ولی خب نشد که نشد . در نتیجه میبایست رو آزمون بعدی حساب میکردم اما چون باید هرچه زودتر آزمونو میدادم ، یه روز همینجوری تو سایتش داشتم میگشتم به امید اینکه یکی کنسل کرده باشه پلاتز باشه که دیدم دانشگاه هامبورگ یک ازمون برگزار میک
درباره این سایت